2500110003543
از ميان شيشه از ميان مه
4.95 €
صدای درِ دستشویی آمد و صدای پسر که سلام میکرد. پیرزن گفت «سلام. سرد شده.» رادیو را برداشت. رادیو امریکا را گرفت و گفت «دیر شد.» زن گفت «عیبی ندارد. دیگر عیبی ندارد.» صدای قدونیمقدها هم آمد. پیرزن چایشان را ریخت و بعد آب سرد را روی چای آنها اضافه کرد. بچهها آمدند. سلام کردند. مادرشان گفت «نوبت ماست.» و...