سبد خرید

0 out of 5

دکتر جکیل و مستر هاید

7.75 
قسمت هایی از کتاب دکتر جکیل و آقای هاید (لذت متن) نیمه شبی سرد به سمت خانه می رفتم. ساعت حدود سه بود و چراغ های خیابان نور می تاباند، اما تا چشم کار می کرد اثری از موجود زنده به چشم نمی خورد. ناگهان دو نفر را در دو سمت خیابان دیدم؛ یکی مردی کوتاه قد و دیگری دختری...
در حال بارگذاری ...