سبد خرید

0 out of 5

دستکش قرمز

4.95 
گِلِ مجسمه‌ی شطـرنج‌باز را با آب دریـا درست كـرده بودم. گِل آن چشـم‌هـای سیـاه و كشـیده، آن بینـی باریـك و آن صفحه‌ی شطرنج مخلوط خاك و آب دریا بود، نمك داشت و عطرش با همـه‌ی گِل‌هـای دنیا فـرق می‌كرد. خواسته بودم كتـاب شعـر بدهم دستش. گِلِ كتـاب شعـر به دست‌هایش نچسبید. براش شطـرنج ساختم. هر مهره را پیش چشم‌های او...