سبد خرید

0 out of 5

آدمها در غروب اسم ندارند

4.55 
علی باباچاهی ظرف این سال‌ها شاعرِ پُر‌کار و پُر‌فراز‌ و‌ نشیبی بوده است. شاعری در نوسان و در بسامدِ کلمه. او در دهه هفتاد با «نم‌نم بارانم» گسستی حالا اگر نگوییم در تمامیتِ شعر پیرامون خودش، بلکه در نهاد خود و شعرش پدیدار می‌آورد. از تئوری‌های خوانده و اغلب وارداتی، چیزهایی را وارد شعرش می‌کند که جواب می‌گیرد و آن...
0 out of 5

آسمان تغییر می کند

4.95 
نخستین رمان زو ینی با نام اتاق گرده افشانی عنوان پرفروش ترین نویسنده سوئیسی را از آن خود کرد. آسمان تغییر می کند، رمان جدید این نویسنده پرآوازه، به تحولاتبیشتر بخوانید
0 out of 5

با حافظ در الاسکا

5.05 
کتاب پیش رو دربردانده ی چندین داستان کوتاه مستقل که هریک به شیوه ای خاص، در فضایی متفاوت با شخصیت های گوناگون نگارش شده اند، است. داستان هایی که طیف گسترده ای از زمان را به خود اختصاص داده و علاوه بر حال، تصویری از تهران دهه پنجاه ارائه می دهند.
0 out of 5

بازخواني چند جنايت غيرعمدي

5.25 
مجموعه ای از چند داستان رمزآلود و کنجکاوی برانگیز که هر یک به فراخور موضوع و حال و هوای خود به نوعی با جریان یک قتل سر و کار دارند. نویسنده با شیوه نگارش خود مخاطب را مدت ها در حسی از تعلیق قرار می دهد و او را برای کشف معمای پنهان در دل داستان هایش کنجکاو می سازد.
0 out of 5

بزرگراه شلوغ دلشوره

4.95 
چیکی چیکی چاک چاک، چیکی چیکی چاک چاک، چیکی چیکی چاک چاک، چیکی چیکی چاک چاک. خیره ترک نازک را از پایین تا بالای شیشه دنبال کردم. آن بالا عمیق‌تر می‌شد. سایه شد. درخت‌های دراز صنوبر کنار خط آهن صف ایستاده بودند. ساقه‌های باریک و مردنی‌شان چند‌تا چند‌تا از جلوی پنجره رد شدند. دوباره آفتاب آمد و دشت. کش‌وقوسی رفتم...
0 out of 5

پافیلی

7.55 
همیشه دلم می خواسته مغازه کالباس فروشی بزنم. دور تا دور مغازه را هم فقط ران می چینم. یک طرف ران یوزپلنگ، یک طرف ران ببر، و در طرف دیگربیشتر بخوانید
0 out of 5

جهنم به انتخاب خودم

6.55 
داستان جهنم به انتخاب خودم، برنده ی تندیس صادق هدایت در سیزدهمین دوره ی جایزه ی ادبی صادق هدایت است.
0 out of 5

یزله در غبار

4.95 
بوم بوم.. افتادیم ریختیم زمین... مثل برگ درخت ریختیم زمین آدم بود که می‌رفت چهاردست و پاش توی هوا چرخ می‌زد و من هی می‌خندیدم. خوب که مادرشوهرم نبود زودتر از همه تیکه پاره شده بود دیگه نبودش اگه نه گیسمو می‌کشید و می‌گفت : زن خجالت بکش همه دارن می‌رن تو داری می‌خندی؟ شرط می‌بندم که حالا دوباره هواپیماها...
در حال بارگذاری ...