بیشتر بخوانید" /> بیشتر بخوانید"> بیشتر بخوانید">

سبد خرید

0 out of 5

تپۀ پوشکین

6.75 
در میانه خفقان کمونیسم به نویسنده ای شکست خورده و الکلی که به تازگی از همسرش جدا شده و دیگر پولی هم در بساط ندارد، پیشنهاد کاری می شود، کاریبیشتر بخوانید
0 out of 5

تريو تهران

4.95 
"در انباري قفل نبود. چفت كشويي زنگ‌زده را كشيد و در را هل داد. بوي خاك و نفتالين و نم سرما زد تو دماغ‌اش. كليد برق را زد، لامپ سوخته بود. در را بازتر كرد تا روشنايي راهرو مكمل نوري شود كه از پنجره‌ي كوچك كف حياط به درون مي‌تابيد. لحظه‌اي هيبت پرده‌ي حصيري لوله‌شده‌اي كه به ديوار تكيه داده...
0 out of 5

جامانده‌ها

7.55 
مامان باز هم کاری کرد که هیچ وقت نکرده بود. باورش برایم سخت است. بعد از آن کریسمس مامان آدم دیگری شد. یکی که نمی شناختمش. شاید اگر مینا نبود،بیشتر بخوانید
0 out of 5

خورشید زندگی

14.25 
92 داستان حکیمانه که انسان را هر روز خوشبخت تر می کنند لایتنر در بخشی از پیشگفتار کتاب آورده است: تعداد افرادی که دچار ضعف روحی می شوند روز به روز در حال افزایش است زیرا نور درون آنان رو به خاموشی می‌رود. شاید این انسانها هرگز یاد نگرفته اند که به نور درونی خود توجه کنند. ما همواره به...
0 out of 5

دور از او و دو داستان دیگر

9.95 
گزیده ای از متن کتاب دور از او و دو داستان دیگر خرس از فراز کوه آمد فیونا[۱] در خانۀ پدر و مادرش زندگی می‏کرد، در شهری که او و گرانت[۲] به دانشگاه رفتند. خانۀ بزرگی بود، با پنجره‏های بیرون‌زده که به نظر گرانت هم مجلل بودند و هم نامرتب، قالیچه‏های کج‌وکوله روی زمین‏ها و دایره‏های جامانده از ته ‏فنجان‏ها روی لاک...
0 out of 5

دور از او و دو داستان دیگر

10.25 
… همیشه نوشته های آلیس مونرو را تحسین کرده ام، اما این داستان چیزی را شکست. آن را خواندم، در آن غرق شدم و گذاشتم در جانم بنشیند. مثل یک گلوله وارد شد. آن قدر فشرده و آن قدر غیر احساسی که هیچ چیز نتوانست شوک ناشی از تاثیر آن را تخفیف دهد. وقتی تمامش کردم نتوانستم جلوی اشکهایم را...
0 out of 5

زنی که دهانش گم شد

7.95 
نم اشکی ریخت روی بالش اطلس گلدوزی شده ای که از بازار کارناتاکا خریده بودند و به طنازی قویی که می گفتند می رفته تا بمیرد، نرم و آرام خوابشبیشتر بخوانید
0 out of 5

سایه ها

4.55 
می روی و فکر می کنی از یاد برده ای . اما برمی گردد . شب ها در خواب هایت و روزها در گوشه و کنار خانه و خیابان شهربیشتر بخوانید
0 out of 5

شب و ستاره ها و سارا

4.95 
چه عجب بفرمایین تو سالن! من همانجا روی صندلی مینشینم و از او تشکر میکنم. کوهیار در لیوان شراره خانم یخ میریزد. دست راست شراره خانم پر از النگوست. النگوهای نازک نقرهای. با همان دست پر از النگو میزند روی شانه کوهیار. از زنت پذیرایی کن! کوهیار به او لبخند میزند و با اخم و تخم به من میگوید، چای...
0 out of 5

شهرهای بی نشان

4.99 
سبک روایت و محتوای این کتاب، با سایر کتابهای کالوینو تفاوت جدی دارد. در این کتاب وارد دنیایی می شویم که نویسنده برایمان ساخته است. شهرهایی که او خلق میبیشتر بخوانید
0 out of 5

لبخندی برای آینده

7.55 
شاگردان از استاد پرسیدند که راز رسیدن به روشنایی معنوی چیست؟ استاد داستان شمع را برایشان تعریف کرد.
در حال بارگذاری ...