سبد خرید

0 out of 5

ماجرا های تام سایر

26.25 
خانم مسن عینکش را آورد پایین و از بالای آن اطراف اتاق را برانداز کرد؛ بعد عینک را برد بالا و از زیرش نگاه کرد. آن خانم برای پیدا کردن چیز کوچکی مثل یک پسر بچه خیلی به ندرت از پشت عینک نگاه می کرد یا اصلا نگاه نمی کرد. عینک مال پزش بود، برای قوت قلبش بود و برای...
در حال بارگذاری ...