سبد خرید

0 out of 5

به انضمام نادری

4.95 
سعید نامی است قرمز که در خود اندوهی مخفی دارد شبیه صورت با طعم سیلی یا سیبِ اتفاق در جذبه‌ی نیفتادن   من از کوه‌ها و کتاب‌های زیادی گذشته‌ام و دیدم که نام‌ها  حسرت‌های بر دل مانده‌اند و دیدم نام کوچکم یک دروغ بود که بزرگش کردند تا مرا پشت آن مخفی کنند با این همه اگر تو مرا صدا...
0 out of 5

پدر سرگی

4.95 
گذشته از رسالت کلی اش در زندگی، که خدمت به تزار و میهن بود، همیشه هدفی دیگر نیز داشت که آن را دنبال می کرد و این هدف، هرقدر هم ناچیز بود، او تمام توان خود را صرف رسیدن به آن می کرد و برای آن زنده بود تا به آن دست یابد. اما همین که به آن دست می...
0 out of 5

گل‌های ویرانی

4.95 
قسمت هایی از کتاب گل های ویرانی یادم می آید پنج سال بعد از آن از پیگال تا شانزه لیزه را با اتومبیل رفتم. به خیابان کلیشی رفته بودم تا کلود برنارد را در کتابخانه اش ببینم. او می خواست من را به سینما ببرد تا فیلم لولا یا خداحافظ فیلیپین را ببینم که البته این فیلم ها برایم خاطره...
در حال بارگذاری ...