محمد امین سیفی اعلا
یک گربه، یک مرد، یک مرگ
4.95 €
ابراهیم در میان خواب و بیداری بر صندلی نشسته بود و میپنداشت خواب بدی میبیند. در فروشگاه آهلنس بود، در اتاق سرد و ناخوشایند انتظامات. زیر چراغهای پرنور، برهنه بود و تنها شورت به پا داشت. از وضعیتی که دچار شده بود چنان خجالت میکشید که نمیدانست چه کند. چشمهایش را میبست و سعی میکرد همانجا بخوابد. مأموران انتظامات فروشگاه...