سبد خرید

آمین می آورم

ناشر : انتشارات ققنوسدسته: , ,
موجودی: 2 موجود در انبار

4.55 

در بخشی از رمان می‌خوانیم: «امشب هم مثل خیلی شب‌های دیگر شام نداریم. رزیتاخانوم صلاح نمی‌دانند شام درست کنند. من کمی چاق شده‌ام. توی اتاق بچه خودم را حبس کرده‌ام. فکر می‌کند پایان‌نامه دکتری‌ام را می‌نویسم. کمی بیسکویت توی کیفم بود که همین الآن خوردم. معده‌ام می‌سوخت. صندلی‌ام مدت‌هاست که دیگر قیژقیژ نمی‌کند. یحتمل، خودبه‌خود درست شده، شاید هم، یعنی بعید نیست که رزیتا دنگش گرفته و روغن‌کاری‌اش کرده باشد. کلیات و مقدمات پایان‌نامه تمام شده. دیگر باید نظریه‌ام را بنویسم. می‌خواهم بگویم دعا دقیقاً چیست؟ بله، یک نوعی از جمله‌های انشایی است، ولی با بقیه فرق می‌کند. وقتی از کسی چیزی طلب می‌کنید و مثلاً به دوستتان می‌گویید: «حسن‌جون، یه لیوان آب بده! » این جمله را می‌گویید تا مخاطب (حسن‌جون) متوجه شود شما یک لیوان آب می‌خواهید و تحریک شود که برود یک لیوان آب بیاورد، اما دعا این‌طور نیست. وقتی می‌گوییم «سلام»، این «سلام» را برای چه می‌گوییم؟ یعنی چیزی می‌خواهیم که می‌گوییم سلام؟ یا می‌خواهیم مخاطب متوجه چیزی شود؟ «سلام بر تو، درود بر تو» این‌ها دعاست، ولی برای مخاطب معنایی افاده نمی‌کند».

2 عدد در انبار

تعداد:

به اشتراک گذاشتن

Email
مقایسه
شناسه محصول: EntGogh012 برچسب: ,

قهرمان داستان این کتاب قصد دارد ماجراهایی را برای مخاطبان خود که احتمالاً همه اهل فضای مجازی هستند و مدام پای اینترنت نشسته‌اند بازگو کند.

با قهرمان داستان در یک درمانگاه اعصاب و روان آشنا می‌شویم و در نهایت می‌بینیم بیماری او که ظاهراً افسردگی ساده‌ای است شدت گرفته و داروهای دکترها دیگر افاقه نمی‌کند. او دیگر درمان عادی را رها کرده و به سیگار پناه برده است. قهرمان داستان حالا همه ماجرا را دارد تعریف می‌کند و در این بین خرده داستان‌هایی را هم درباره تبار و قبیله او می‌شنویم. او که قبلاً درس می‌خوانده ازدواج می‌کند و همین ازدواج مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد درس و مشق را رها و شروع به تدریس در دانشکده الهیات می‌کند ولی چون خدمت سربازی نرفته است این موضوع می‌تواند مانع ادامه همکاری او با دانشکده شود. حالا مهمترین دغدغه برای او ایمانش است. قهرمان داستان نگران است که مبادا همسرش ایمانش را از او بگیرد. بنابراین تصمیم می‌گیرد تا همین ذره ایمانی که برایش باقی مانده خودکشی کند. از مادرش می‌خواهد برایش دعا کند تا بمیرد ولی… .

در کتاب آمین می‌آورم خواننده با یک طنز زیر پوستی مواجه می‌شود که طنز تاروپود آن را تشکیل می‌دهد.

شابک

تعداد صفحات

موضوع

,

نويسنده/نويسندگان

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...