آنجا كه برفها آب نميشوند نخستين رمان از سهگانهي كامران محمدي است كه با نام «سهگانهي فراموشي» به مرور منتشر ميشوند. اين رمان، روايت سه روز از زندگي آدمهايي است كه تنهايي، عشق، فراموشي و مرگ، وجه مشترك زندگي آنهاست. محمدي با رويكردي روانشناختي و تحليلگرانه، بيش از هر چيز تلاش ميكند شناخت روشني از موقعيت رواني شخصيتهاي قصهاش بهدست دهد. قصهي جذاب، تحليلهاي روانكاوانه از موقعيت شخصيتها، همراه با زبان روان و ساختار مدرن، اين رمان را به اثري خوشخوان و در عينحال، عميق تبديل كرده است.
آنجا که برفها آب نمیشوند
ناشر : نشر چشمهدسته: داستان و رمان, کتاب, نسخه چاپیقسمت هایی از کتاب آن جا که برف ها آب نمی شوند
حس کرد یکی از اتومبیل هایی که باسرعت از کنارش می گذشتند برای او ایستاده است. سرش را پایین آورد. پژو نقره ای تمیزی روبه رویش ایستاده بود و شیشه ی سمت او آرام و یکنواخت پایین می رفت. پشت فرمان، مرد خم شده بود و نگاهش می کرد. بی لبخند و حرف. حورا لحظه ای ترسید، اما بی درنگ یاد شرایطی افتاد که در آن قرار گرفته بود و تصمیمش را گرفت. چه اتفاقی می توانست بیفتد؟ این همه با بچه های دانشکده تاکسی مرسی سوار شده اند، چه اتفاقی افتاده است جز نهایتا ردوبدل کردن چند شماره ی تلفن و گفتن و خندیدن؟ اما این بار تنها بود. این هیجان کار را بیشتر می کرد. هر چند تنهایی خیلی از کارها لطفی ندارند. با این حال، طرف با این سن وسال و ریش وپشم… نه، در این برف حتما آدم های بامرام هم هستند که قصدشان کمک کردن است و بس. در عقب را باز کرد. این طوری دست کم امن تر است و دست مرد به او نمی رسد. صدای ویگن پیش از آن که سلام کند فضا را پر کرده بود: پس از این زاری مکن، هوس یاری مکن، تو ای ناکام دل دیوانه… مرد بلافاصله راه افتاد. حورا گفت: خیلی لطف کردید. واقعا معلوم نبود تا کی باید زیر برف می ایستادم. چشم های مرد در آینه لبخند زدند. صدای موسیقی را کم کرد. خواهش می کنم. حسابی خیس شده ید.
2 عدد در انبار
مقایسهنوع جلد | |
---|---|
قطع | |
شابک | |
تعداد صفحات | |
موضوع | |
وزن | |
نويسنده/نويسندگان |
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!