سید علی صالحی، یکی از شاعران معاصر ایران است افق معرفتی و دلالتی خاص خود را دارد. اشعار وی سرشار از عاطفه ی شاعر در ارتباط با انسان، عشق، زن، امید، ناامیدی، اندوه، شادی، پیری، وارستگی، شعر و شاعری، سوگند و مرگ است. در اغلب موارد حالت، نگاه و احساس صالحی به این مقوله ها، از نوع خاصی است که با نگاه و برخورد عاطفی دیگر شاعران فرق دارد او که به نوعی از جریان سازان اصلی شعر گفتار است این گونه می گوید:
تو هم بگو اين شفا برسد به دستِ مجروحترين رؤياها! چقدر خوب است عشق اگر آدمى به ساماناش بياورد بسيار. مردم به دستْخطِ خواناىِ اين عشق، شعر مىگويند، يعنى شفيعِ رهايى. من در بارشِ اين خوابها، بىخبر نيستم؛ وحىِ واژه همان وثيقه آزادىِ آدمى است.
زبانِ گفتار، وطن ماست، مادر ماست، ما در اقيانوس زبان گفتار زاده مىشويم، در واقع اين زبانِ شريف مولود طبيعىترين بستر زيستىِ انسانِ اينجايى است، اما زبان نوشتار همان صنعت كردن با ذهن خلايق است، نوعى كوشش ملانقطى در نوع چينشِ كلماتِ مهندسى شده است.