بیشتر بخوانید" /> بیشتر بخوانید"> بیشتر بخوانید">

سبد خرید

بافتۀ موی مادربزرگ

ناشر : نشر ثالثدسته: , ,
موجودی: 2 موجود در انبار

12.95 

2 عدد در انبار

تعداد:

به اشتراک گذاشتن

Email
مقایسه
شناسه محصول: NashSal151 برچسب: ,

لحظه‏ ای را که پدربزرگم عاشق شد دقیقاً به ‏خاطر دارم. او در چشم من فرد بسیار پیری بود که بیش از پنجاه سال داشت؛ و این راز جدید و همراه با احساساتش موجی از تحسین در من برانگیخت که البته درآمیخته با نوعی بدجنسی هم بود. تا آن زمان فکر می‏کردم من تنها مشکل پدربزرگ و مادربزرگم هستم.
حدس می‏زدم که مادربزرگ نباید چیزی بفهمد. او به دلایلی بسیار بی‏اهمیت‏تر مثلاً وقتی سر شام خرده‏نان از دست پدربزرگ می‏‏ریخت، تهدید می‏کرد که او را می‏کُشد.
شش‏ساله بودم و با عشق هم آشنایی داشتم. در مهدکودک در روسیه پشت سر هم عاشق سه مربی شدم. گاهی هم همزمان عاشق چند نفر بودم. در ساختمان نُه‏طبقه‏ای که قبل از مهاجرت در آن زندگی می‏کردیم، دختری زیر هجده سال نبود که دست‏کم مدتی به او نظر نداشته باشم. وقتی مادربزرگ در خیابان متوجه نگاه‏های من به موج دامن‏ها و دم‏اسبی آن‌ها می‏شد، دستش را جلوی چشم‏هایم می‏گرفت و می‏گفت: «چشم‏هات درنیاد! هیچ‏وقت یکی از این‏ها نصیبت نمی‏شه.»

«کسی که خود را به دست شیوۀ داستان‌سرایی برونسکی می‌سپارد، انتظاراتش برآورده می‌شود.»
کارِن‌ـ‌سوزان فِسِل، مؤسسه گوته
«تنها نکتۀ ناامید‌کنندۀ این داستان طنز آمیز این است که بعد از 203 صفحه تمام می‌شود.»
فیلم، ساند و مدیا

نوع جلد

قطع

شابک

تعداد صفحات

موضوع

,

مترجم

نويسنده/نويسندگان

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...