“عصرها هميشه همينطور است. بهمحض اينكه كتاب يا دفتر يا هر زهرماري را كه هست ميبندي، خاطرهها هجوم ميآورند. حتماً بهخاطر اين خرابشده است كه هر گوشهاش خاطرهيي را در ذهن آدم بيدار ميكند. انگار من هم مانند سسيل چشمبهراه آن كسي هستم كه جانم را به لبام رساند تا از شرش رها شدم. مردهشورش را ببرد…” (از داستان “اين مادر غمديده”) مجموعهاي از شانزده داستان كوتاه كه بهترتيب عبارتاند از: “شكارچي گوزن”؛ “از ميان غبار”؛ “برنده و بازنده”؛ “ماهي تازه روي يخ”؛ “يك دسته موي سياه”؛ “بود و نبود”؛ “از هيچكس خبري نيست”؛ “خودش بود”؛ “مثل هوايي مهآلود”؛ “اين مادر غمديده”؛ “در مهتاب پيش از باران”؛ “اگر اينبار او را ديدم…”؛ “جادوگر”؛ “وقتي قرار است بيايند، ميآيند”؛ “به دنيا ميآييم براي اينكه بميريم”؛ و “شوخي”.
باقيماندهها
ناشر : نشر آگهدسته: داستان و رمان, کتاب, نسخه چاپی
موجودی:
2 موجود در انبار
4.95 €
وقتی می گوییم مجموعه داستان، قاعدتا داستان ها باید یک ربط و پیوندی با هم داشته باشند تا بشود گفت مجموعه. در نیمه ی سرگردان ما علاوه بر آن “هشت داستان پیوسته” تمام داستان ها یک طوری به رفتن یا ماندن در زادبوم مربوط می شود. داستان های نانوشته هم همه به داستان و داستان نویسی مربوط می شود. می ماند باقی مانده ی داستان های کوتاهی که در این چند سال نوشته ام و هر کدام ساز خود را می زند. این است که این داستان ها “مجموعه” نیست؛ “چند داستان کوتاه” است که اسمش را گذاشته ام “باقی مانده ها” این ها تمام آن داستان های کوتاهی است که تا پایان سال 1383 نوشته ام.
2 عدد در انبار
مقایسهنوع جلد | |
---|---|
قطع | |
شابک | |
تعداد صفحات | |
موضوع | |
وزن | |
نويسنده/نويسندگان |
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!