مهرعلی کارمند دولت است که تمام فکر و ذکر او نوشتن یک رمان و چاپ آن است . او به خصوص به یاد دوران سربازی خود و ستوانی به نام منصور مرعشی است و دوست دارد در مورد او بنویسد . یک ستوان لات و دور از انضباط ، اهل قمار اما پر دل و جرعت که از مقامات بالا نیز هوای او را دارند . در همین حال متوجه می شود پرونده ای که زیر دست اوست مربوط به همان ستوان است و خود ستوان نیز به عنوان ارباب رجوع در همان روز به او مراجعه می کند . آنها با یکدیگر همسفر می شود و مرعشی از فلسفه و استفعا و … می گوید . وقتی به خانه می رسند متوجه می شوند که پدرزن مهرعلی نیز در حال نوشتن فیلم نامه ای در مورد منصور مرعشی است اما از نظر او مرعشی یک قاتل بی رحم است و …. همه داستان ها در هم گره می خورد … قصه پردازی های مرعشی ، خاطرات مهرعلی ، داستان مهرعلی ، فیلم نامه سرهنگ ، نامه ی مادزن مرعشی و ……. داستان های تو در تو در کنار هم قرار می گیرند تا خواننده در مورد خط سیر واقعی تصمیم بگیرد …
برهنه در باد
ناشر : نشر مرکزدسته: داستان و رمان, کتاب, نسخه چاپیاو سرهنگ است و کیهانی و بزرگتر ما و احتـرامش واجـب. من که دامادم، جوانمردم و شاید سر سوزنی آدم. همسـرم حـوّا نیست، فرشته است، فرزند کیهانـی و آذرمیدختـی. آن که ستون داستـان است، منصور بیتل اسـت یا منصور مرعشی پاچناری؛ افسر سابق ارتش و آگاهی و … با توست که بگویی برآمده از روشنایی یا تاریکی؟ یا هر نامـی دیگر که برازنـدهی شخصیت اول یک اثر پلیسـی غیرمتعـارف باشد. دیگران هم در این گیرودار خواهند بود. هرکس به صدا و نقشی که خود اختیار کند. یا در اختیارش بگذارند در این لـوح کـه داسـتـان زندگیاش نـامنـد. داستـان عبـرت میآموزد و سبـب دیرپاییاش آن که نوبهنو شود در هر عصر و به مقتضیـات زمانـه. شـاید نام کیان و مهران (بعداً مـهـرانـه) گوشـهی چشمـی باشد به مَشی و مَشیانه یا اعقـاب شیـث، که پهلـو میزند به انسـانهای پس از انسانهای نخستین. کسی چه میداند نسلی که از آنان پس اُفتـد به چـه اندام و خُلق و خو باشد. فقط خدای عزّ و جلّ عالم است به هر دو جهان.
2 عدد در انبار
مقایسهنوع جلد | |
---|---|
قطع | |
شابک | |
تعداد صفحات | |
موضوع | |
وزن | |
نويسنده/نويسندگان |
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!