کتاب «بر دیوار کافه» نوشته ی احمدرضا احمدی است. در قسمتی از متن این کتاب می خوانید: «در جوانی وقتی دانشجو بودم در پاریس کافه هایی را دوست داشتم که روی دیوارهای آن ها مشتریان در سال های مختلف یادگاری نوشته بودند؛ با ماتیک، با مداد ابرو، با زغال، با مدا شمعی، با قلم های رنگارنگ همه باعجله نوشته بودند، این یادگاری ها فقط تاریخ داشتند امضا و نام صاحب یادگاری محو بود یا کهنه بود. بعضی خوانا نبودند اما می شد باحوصله آن ها را خواند. برای گارسون ها و پیرمرد صاحب کافه این نوشته ها عادی بود اما برایشان دلپذیر بود. بارها آن ها را خوانده بودند، ولی هنوز برای آن ها تازگی داشت. پیرمرد صاحب کافه و گارسون ها صاحبان یادگاری ها را می شناختند».
بر دیوار کافه
ناشر : نشر ثالثدسته: داستان و رمان, کتاب, نسخه چاپیهیچکس فکر نمیکرد من از روی دیوار یادداشت برمیدارم حتا پیرمرد صاحبکافه که او هم سرگرم مشتریان بود. من همیشه در جستجوی رازی بودم. از کودکی این جستجو با من بود. این جستجو یک طرفش من بودم و طرف دیگرش انهدام و سوگ آدمی. من شیفته این دیوار شده بودم. من شرح زندگی آدمهای گمنام را ورق میزدم. هر روز به دیدار این دیوار میرفتم که برای دیگران اهمیتی نداشت. یک دیوار بود پر از خطهای غریب که صاحبان آن خطها آنها را با عجله نوشته بودند. خودم را دلداری میدادم که سرانجام در این جهان کامیاب و نیازمند چیزی شده بودم که خارج از من بود، روزهای اول خیال میکردم نوشتن خطهای دیوار افسانه است اما من زمان را عقیم کرده بودم. این دیوار در کمال سادگی و طراوت مرا دلداری میداد. من ماهیت زمان و آفرینش را پیدا کرده بودم. به عمق آن مسافر بودم. روزی که یادداشت برداشتن من از دیوار کافه به پایان رسید گفتم: «آن دو ماه در جستجوی زمان و فضا و خواب و بیداری و غذا نبودم.» به خیابان آمدم. در خیابانهای پاریس میدویدم. میخواستم خوشبختیام را با دیگران تقسیم کنم اما همه با عجله به سر کار میرفتند.»
2 عدد در انبار
مقایسهنوع جلد | |
---|---|
قطع | |
شابک | |
تعداد صفحات | |
موضوع | |
نويسنده/نويسندگان |
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!