و قرارِ ما حتا
بی قراریِ ستاره نبود
نبود در آسمانی که ابرهایش
فاصلهی پنجرههای من و تو ست.
که احتمالِ آفتاب
جز از توهمِ بی هودهی جغرافیای شرق
سر بر نمیزند رنگین کمانِ رفتارش…
به موازاتِ احساساتِ من راه میروی
اعصابِ خیابان را خرد میکنی
و احتمالِ صمیمیت را
از
رابطه
میگیری.
کافههای سرِ راه
کرکره هاشان را بالا کشیدهاند و
صندلیِ آفتاب را زیر سایهی چترها چیدهاند
غروبِ قدمهای تو اما
به سویِ تاریکی است
سرخیِ توت فرنگیها را روی لبهای من نمیبیند
و در فصلهای تور و طناب و
آواز دسته جمعیِ ماهی گیران
نتهای به هم ریختهی خود را پیدا نمیکند.
ترانهی خداحافظیام را من اما
با سازِ یک کولیِ دوره گرد
کوک
میکنم.
2 عدد در انبار
مقایسهو قرارِ ما حتا
بی قراریِ ستاره نبود
نبود در آسمانی که ابرهایش
فاصلهی پنجرههای من و تو ست.
که احتمالِ آفتاب
جز از توهمِ بی هودهی جغرافیای شرق
سر بر نمیزند رنگین کمانِ رفتارش…
نوع جلد | |
---|---|
قطع | |
شابک | |
تعداد صفحات | |
موضوع | |
نويسنده/نويسندگان |
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!