تا… دمل مجموعه داستانی مشتمل بر ١٨ داستان کوتاه است. موضوع اصلی بیشتر داستانها گیر کردن شخصیتها در یک موقعیت و تقلا کردنشان برای رهایی از آن موقعیت یا تسلیم و سازگاری است. موقعیتهایی که از گذشته در خاطر شخصیتها باقی مانده یا در زمان حال وضعیت روانی شخصیتها را به چالش میکشاند: «بهشان گفتم همین اتاق را میخواهم، از خدایشان بود، فوری قبول کردند. اینقدر که این اتاق از آنها دور است هم برای من بهتر است هم برای آنها. حالا دیگر یک ماه عسل واقعی خواهند داشت.» نام مجموعه داستان «تا…دُمل» از داستانی با همین نام از مجموعه حاضر برگرفته شده و سیر تکامل ذهنی شخصیت داستان را تا بلوغ فکری آن که دمل نماد آن است، به صورت یادداشتهای روزانه به روایت میکشاند. نمادسازیهای شخصی، سادگی روایت و تجربه فرمهای مختلف داستانی از ویژگیهای این مجموعه است.
تا … دُمل
ناشر : انتشارات ققنوسدسته: داستان و رمان, کتاب, نسخه چاپیاین تصویرها تکه تکه در من محبوسند، تکه تکه. ببینید: پشتش به من است هادی. با قاشق قرص را در آب میگرداند، هادی ــ پسر حوریه ــ میگرداند تا حل شود در آب و بخوراندش به حوریه. دیگر مقاومت نمیکند حوریه. میکرد. پیشترها میکرد. حالا یا زیر لب نفرین میکند ارتشیها را اغلب و لاجرعه سر میکشد یا با دستمالش فین دماغش را میگیرد و چشمهاش را هم میگذارد و انگار جام شوکران سر میکشد. ساکت میشود بعد. تا برود اتاقش هادی. پیشترها ساکت نمیماند. گریه میکرد همهاش. نفرین میکرد ارتشیها را… برود اتاقش پیش زنش. بخوابد کنار زنش لابد. من نمیدیدم، حوریه میگفت، توی فحشهاش و گریههاش. من نمیدیدم. حوریه حرف میزند. با خودش بلند بلند حرف میزند. برای من خوب است. میفهمم. میفهمم در اتاق بغلی، تو حیاط، در بازار، بیرون اتاق یا خانه همسایهها بین آدمها چه میگذرد. خوبی حوریه همین است. حرف میزند همهاش. با خودش بلند بلند. گاهی درهم. نمیفهمم. باید حواسم را جمع کنم. قاتی میکند، قاتی میکنم. شاخه به شاخه میکند. باید حواسم را جمع کنم. قاتی که میکند اعصاب جیوهایام تیر میکشد. قاتی که میکند هادی میآید. با زهر. حوریه میگوید زهر. ماهی یک بار میشود. تصویرها تکرار میشوند، تکراری میشوند….
ناموجود
مقایسهتعداد صفحات | |
---|---|
موضوع | |
نويسنده/نويسندگان |
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!