سبد خرید

جسارت امید

ناشر : انتشارات نگاهدسته: , ,
موجودی: 2 موجود در انبار

26.95 

اوباما این کتاب را بعد از “خاطرات پدرم” نوشت که در آستانه ی رقابت های او برای کسب جایگاه ریاست جمهوری ایالات متحده بسیار مورد توجه قرار گرفت.
این کتاب را به نوعی مانیفست انتخاباتی اوباما می دانند که در آن ضمن نگاهی انتقادی به وضعیت موجود – دوران جورج دبلیو بوش – سیاست ها و سمت و سوی برنامه های اقتصادی و اجتماعی خود را روشن کرده است.

2 عدد در انبار

تعداد:

به اشتراک گذاشتن

Email
مقایسه
شناسه محصول: EntNegh618 برچسب: , ,

فصل یکم

 

 

جمهورى‌خواهان و دموکرات‌ها

 

بیشتر روزها از راه زیرزمین وارد کاپیتول (capitol ساختمان کنگره واقع در واشینگتن) مى‌شوم. قطارى کوچک و زیرزمینى مرا از دفتر کارم واقع در ساختمان Hart به آن‌جا مى‌برد و از تونلى که دیوارهاش به پرچم‌ها و مهر پنجاه ایالت مزین است عبور مى‌دهد. قطار با جیرجیر و خش‌خش مى‌ایستد و من از آن پیاده مى‌شوم، از میان کارمندانى که به این سو و آن سو مى‌دوند، از کنار نظافت‌گرها، و گاهى به گاه از جلوى دسته‌هاى توریست‌ها مى‌گذرم و به آستانه‌ى بالابرهاى کهنه مى‌رسم و با یکى از آنها به طبقه‌ى دوم مى‌روم. گامى بیرون مى‌گذارم، به وسط انبوه خبرنگاران مى‌زنم که معمولا به آن‌جا هُردود مى‌کشند، به پلیس کاپیتول سلام مى‌کنم از میان دسته‌ى منظمى از درهاى دو لنگه عبور مى‌کنم و وارد تالار سناى ایالات متحد مى‌شوم.

تالار مجلس سنا از زیباترین فضاهاى کاپیتول شمرده نمى‌شود، با این همه گیرایى بسیار دارد. دیوارهاى قهوه‌یىِ رنگ پریده‌اش را قاب‌بندى‌هاى آبى رنگ و ستون‌هاى مرمر رگه‌دار آراسته‌اند. در بالاى سر، سقف تالار، بیضى شیرى رنگى را شکل مى‌دهد که در میانه‌ى آن
عقابى آمریکایى گچ‌برى شده است. در بالاى جایگاه تماشاگران، پیکره‌هاى نیم‌تنه‌ى نخستین بیست معاونان رئیس‌جمهورى، آرام و با وقار نشسته‌اند.

یکصد میز با رنگ قهوه‌یى تیره، در چهار ردیف نعل اسبى که با پله‌هاى کوتاهى از یک دیگر فاصله مى‌گیرند، از یک دیوار به دیوار دیگر سنا قرار داده شده‌اند. ساخت بعضى از این میزها به سال ۱۸۱۹ مى‌رسد و روى آنها جاهایى براى گذاشتن دوات و قلم پَر تعبیه شده است. کشوى هر میزى را که به جلو بکشید، درون آن نام سناتورهایى را مى‌بینید که زمانى از آن استفاده مى‌کرده‌اند، و نام خود را در آن با دست خود نوشته و یا خراشیده‌اند، مانند سناتور تافت[۱] ، سناتور لانگ[۲] ، و سناتور کندى. گاه در

 

آن تالار که مى‌ایستم در نظر مى‌آورم که پال داگلاس[۳]  یا هیوبرت هامفرى[۴]

 

پشت یکى از این میزها نشسته، از نو بر اتخاذ قوانین حقوق مدنى تأکید مى‌کنند؛ یا سناتور جو مک کارتى[۵]  را در نظر مى‌آورم که چند میز آن

طرف‌تر نشسته فهرستى را بررسى مى‌کند و آماده مى‌شود که نام اشخاصى را فاش نماید؛ یا لیندون ب جانسن[۶]  را میان راهروى میزها مى‌بینم که یقه

مى‌گیرد و رأى جمع مى‌کند. گاه به میزها نگاه مى‌کنم و از خود مى‌پرسم دانیل وبستر[۷]  پشت کدام‌یک از این میزها مى‌نشست؟ و بعد در نظر

مى‌آورم که او در تالار مملو از جمعیت به پا مى‌خیزد و با چشمانى که آتش از آن مى‌جهد با سخنانى پرشور از عملیات ایالات شمالى در برابر تجزیه‌طلبان جنوب دفاع مى‌کند.

 

اما این لحظات به زودى محو مى‌شوند. من و دیگر سناتورهاى همکارم براى انداختن رأى خود بیش از چند دقیقه‌یى در تالار سنا نمى‌مانیم. بیشتر تصمیم‌ها قبلا گرفته شده‌اند؛ تصمیم‌هایى در مورد این‌که کدام لایحه و در چه زمانى باید مطرح شود، با متمم‌ها و اصلاحیه‌ها چه‌گونه باید برخورد شود، و سناتورهاى معترض چه‌گونه باید به همکارى کشانده شوند. این تصمیم‌ها را رهبر اکثریت، رئیس کمیته‌ى ذیربط و یا کارمندان آن دو، و دیگر سناتورهاى جمهورى‌خواه یا دموکرات، مى‌گیرند. تا زمانى که ما به تالار بیاییم و منشى آغاز رأى‌گیرى را اعلام کند هر یک از سناتورها مصمم شده است که چه موضعى اتخاذ کند. سناتورها از راه‌هاى متنوعى تصمیم خود را مى‌گیرند: یا با کارمندان خود رایزنى مى‌کنند، یا با رئیس فراکسیون، یا با میانجى‌هاى سیاسى[۸]  مورد علاقه‌شان، یا با گروه‌هاى

علاقه‌مند، یا با بررسى نامه‌هاى رأى‌دهندگان ناحیه‌یى که از آن سناتور شده‌اند، و یا با تکیه بر تمایلات ایدئولوژیک خود.

این کار به فرایندى کارا نیاز دارد، و همه‌ى سناتورها قدردان آن‌اند، زیراکه پس از دوازده یا سیزده ساعت شعبده‌بازى مى‌خواهند به دفترهاى‌شان برگردند تا با رأى‌دهندگان‌شان دیدار کنند، به تلفن‌ها پاسخ بگویند، به هتلى نزدیک بروند و اعانه‌دهندگانى را مجاب کنند، یا به استودیوى تلویزیونى بروند و در مصاحبه‌ى زنده‌یى شرکت جویند. اما چنانچه پس از رأى‌گیرى و بیرون رفتن همه‌ى سناتورها همچنان در تالار بمانید شاید سناتور تنهایى را ببینید که پشت میز خود برخاسته و در انتظار است تا هیأت رئیسه او را بشناسد و به او اجازه دهد که بیانیه‌یى را قرائت کند. بیانیه‌ى او ممکن است در ارتباط با لایحه‌یى باشد که به تازگى تقدیم کرده است، یا تفسیرى مهم در مورد یکى از چالش‌هاى بزرگ کشورى
به‌شمار آید. صداى رئیس سنا ممکن است به صورتى جوشان و خروشان طنین‌انداز شود، و استدلال‌هایش اثربخش و کارساز ــ در مورد حذف برنامه‌هاى کمک‌رسانى به اقشار کم‌درآمد، یا الغاى مخالفت‌ها در مورد انتصاب قضات عالى‌رتبه، یا نیاز براى استقلال در انرژى ــ اما رئیس محترم، تالارى خالى را مخاطب قرار داده است. در آن تالار کسى نیست، به جز خود وى، چند کارمند و خبرنگار سنا، و چشمان خیره‌ى نیم پیکره‌ها. سخنان رئیس سنا به پایان مى‌رسد. بیانیه در صفحه‌ى آبى رنگ مخصوص براى ثبت رسمى نوشته مى‌شود. سناتور دومى پس از بیرون رفتن سناتور اول به درون مى‌آید. او نیز براى شناخته شدن پشت میز خود مى‌ایستد، و سپس بیانیه‌یى را مى‌خواند و مناسک را تکرار مى‌کند.

در بزرگ‌ترین تالار هم‌اندیشى و رایزنى دنیا گوش شنوایى نیست.

من روز چهارم ژانویه ۲۰۰۵ را به صورتى محو ولى زیبا به یاد مى‌آورم ــ در آن روز من و یک سوم اعضاى سنا در جایگاه یکصد و نهمین اعضاى کنگره سوگند داده شدیم. خورشید در آسمان، و هوا به خلاف فصل‌اش گرم بود. خویشاوندان و دوستان من از ایلینوى، هاوایى، لندن و کنیا آمده در لژ تماشاگران ازدحام کرده بودند تا من و همتایان جدیدم را تشویق کنند و هورا بکشند هنگامى که کنار آن سکوى مرمر مى‌ایستیم و دست راست‌مان را بلند مى‌کنیم و براى احراز مقام سناتورى سوگند مى‌خوریم. من بعدآ در تالار قدیمى سنا به همسرم میشل و دو دخترمان پیوستم تا مراسم را بازسازى کنیم و با معاون رئیس‌جمهور دیک چینى عکس بگیریم (دختر بزرگم مالیا که آن زمان شش ساله بود موقرانه دست معاون رئیس‌جمهور را فشرد اما دختر سه ساله‌ام ساشا تصمیم گرفت به جاى دست دادن به کف دست او چک بزند و بعد هم دوید و رفت که جلوى دوربین‌ها ژست بگیرد). کمى بعد ایستادم و بازى آن دو را که روى پله‌هاى کاپیتول شرقى
بالا و پایین مى‌جهیدند تماشا کردم. لباس‌هاى صورتى و سرخ‌شان با لطافتى خاص به‌هوا برمى‌خاست. ستون‌هاى سفید دیوان عالى دادگسترى، پس‌زمینه‌ى شکوه‌مند بازى‌هاى آنان شده بود. من و میشل دست‌شان را گرفتیم و چهار نفرى وارد کتابخانه‌ى کنگره شدیم. و در آن‌جا بود که دیدم چند صد نفرى در انتظارمان‌اند تا برایمان آرزوهاى نیک کنند. این‌ها از راه‌هاى دور و نزدیک آمده بودند، و چند ساعت بعد در کنار آنان به رشته‌ى پایان‌ناپذیرى از دست فشردن‌ها و روبوسى‌ها و عکس و امضا گرفتن‌ها گذشت.

[۱] . Taft

[2] . Long

[3] . Douglas

[4] . Hubert Humphry

[5] . Joe Mc Carthy

[6] . Lyndon B. Johnson

[7] . Daniel Webster

[8] . Lobbyists

نوع جلد

قطع

شابک

تعداد صفحات

موضوع

,

مترجم

وزن

نويسنده/نويسندگان

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...