رمان روایت نویسندهی جوانی است که عملاً درس و دانشگاهش را رها کرده و مشغول نوشتن است. او زندگی آشفتهای دارد و در آغاز رمان ناچار میشود خوابآلود از خانهاش بیرون بزند. او خوابش میآید و دنبالِ خانهی دوستی یا آشنایی برای چند ساعت خوابیدن میگردد. اما در این مسیر اتفاقهای بسیاری در انتظارِ اوست. اتفاقاتی که فکرش را هم نمیکند
قهرمانِ رمان بردبار در حرکتِ مداومش در اصفهان شهر و آدمهایی را کشف میکند که هر کدام ماجراهای خاصِ خودشان را دارند. رمان طنزی گزنده دارد و با زبانی پُرضربآهنگ نوشته شده است.