جولیو بروجینی، مردی جاافتاده و مشاور موفق حقوقی، خواسته یا ناخواسته، از روی عشق یا هوس، شبانهروز به ایوانا میاندیشد. دختری نه زشت و نه زیبا، نه دوستداشتنی و نه نفرتانگیز، دختری که ساده است و نیست، معصوم است و نیست، دختری که به رغم روزمرگی درنیافتنی است. آنچه جولیو را در خود کشیده است اگرچه بنابه گفتههایش هوسی بیش نیست، اما چنان ژرف است که بازشناسیش از عشق ساده نیست
عروسک فرنگی
ناشر : انتشارات ققنوسدسته: داستان و رمان, کتاب, نسخه چاپیاحساس خستگی میکرد. همان خستگی و کوفتگی همیشگی. در خانه، هوا نبود. دیوداتو هم نبود. مستخدم او برخلاف خودش، در شبهای تابستانی، مثل پروانهای که بخواهد جفتگیری کند، پریشانحال میشد. تازگیها یک موتور کوچک خریده بود تا بتواند سریعتر خود را به رفقایش برساند. میگفت: «موتور، وسیله نقلیه بسیار خوبی است. البته من هنوز خوب یاد نگرفتهام و آن را به دست خواهرزادهام دادهام تا مرا این طرف و آن طرف ببرد. آه، آقا شما نمیدانید در این فصل، بیرون از شهر تا چه حد زیباست.» و جولیو میدید که اصلاً از آن تابستان لذت نبرده است. اگر با ایوانا به هدف خود نمیرسید آن وقت سوار یک کشتی میشد و به مشرقزمین سفر میکرد و از ژاپن یا هندوستان نامهای برای آن آقای حسابدار میفرستاد. تنها راه همین بود. از آن گذشته در سفر، امکان آشنایی با زنهای دیگری برایش وجود داشت. ناگهان فکری به مغزش خطور کرد…
2 عدد در انبار
مقایسهنوع جلد | |
---|---|
شابک | |
تعداد صفحات | |
موضوع | |
مترجم | |
وزن | |
نويسنده/نويسندگان |
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!