بیشتر بخوانید" /> بیشتر بخوانید"> بیشتر بخوانید">

سبد خرید

قطار پنجاه و هفت

ناشر : انتشارات هزاره ققنوسدسته: , ,
موجودی: 5 موجود در انبار

15.99 

5 عدد در انبار

تعداد:

به اشتراک گذاشتن

Email
مقایسه
شناسه محصول: EntGhogh002 برچسب: ,

رئیسی در این رمان نگاهی داستان‌گونه به جریانات اجتماعی سال‌های پایانی دهه ۵۰ در ایران دارد. قصه این رمان از یکی از جلسات زیرزمینی گروه‌های چپ، توده‌ای، آغاز و با حمله ساواک ادامه می‌یابد. هدف ساواک فردی به نام «قامت» است که مدیر جلسه و از رهبران گروه است. نویسنده با فصل‌بندی رمان به بررسی وضعیت قشرهای مختلف در آن سال‌ها پرداخته است. «قطار ۵۷» پس از انتشار و در سال‌های گذشته از سوی انتشارات سوره مهر تجدید چاپ نشده بود. در بخشی از این داستان آمده است: « آرمان مقابل ساختمان شماره‌ شانزده، در خیابان فرانسه از ماشین پیاده می‌شود. از عرض خیابان می‌گذرد. داخل ساختمانی می‌رود که به گوشه‌ در آهنی‌اش تابلوی زرد چهارگوشی چسبانده‌اند. روی تابلو عبارت «دکتر مروّت متخصص امراض داخلی و عفونی» حک شده است. در نیمه‌باز است. آرمان از راهروی کوتاه و باریکی می‌گذرد. وارد مطب می‌شود. در اتاق انتظار می‌ایستد. کسی آنجا نیست. زن حدوداً سی ساله‌ای از اتاق پزشک بیرون می‌آید و لباسش را مرتب می‌کند. منشی دکتر است. آرمان خود را معرفی می‌کند. زن به او اجازه‌ی ورود می‌دهد. دکتر مروت، جوانی است با کت و شلوار خوش‌دوخت و کراوات بلند. اندامی ظریف دارد و رفتارش به زن‌های افاده‌ای، اما مؤدب می‌برد. دکتر با ورود آرمان از پشت میز کارش برمی‌خیزد. دست می‌دهد و آرمان را روی مبل چرمی کنار میز می‌نشاند. اتاق کمی گرم است. آرمان دکمه‌های کتش را باز می‌کند. وقتی نفسش تازه می‌شود به متنی که با خط خوش و طلایی نوشته شده و در قابی چوبی به دیوار مقابل آویخته‌اند، نگاه می‌کند. نوشته، او را به تحسین وامی‌دارد. «نپرسید کشورمان برای ما چه کاری می‌تواند بکند، بپرسید شما چه کاری می‌توانید برای کشورتان بکنید».

 

بخشی از کتاب:

می‌خواستم عشقی پاک و زیبا زیور زندگی‌ام باشد. می‌خواستم در این قصر ملکه باشم. اما تو به من گدایی را آموختی…خوش‌به حالت! هرچیز را که بخواهی می‌گیری، فقط به خاطر این‌که دلت می‌خواهد. این اسمش دوست داشتن نیست. اکنون احساس می‌کنم حریف خاطره یک بازنده‌ی تمام عیارم و به جایی رسیده‌ام که می‌خواهم از تو و گذشته دست بشویم. این تصمیم جدی است، هرچندی که هرگز فاصله‌ها ها نمی‌شوند . مامور آگاهی‌نامه را داخل پاکت می‌گذارد و پاکت را هم در کیفش، سپس کیف را به راننده‌ای که پشت فرمان نشسته می‌سپارد و به سرعت برمی‌گردد بالای سر جنازه‌ی پارسوآ.

وزن 0.72 کیلوگرم
نوع جلد

قطع

شابک

وزن

تعداد صفحات

نويسنده/نويسندگان

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...