از سنگ، از صدا
در خواب و رازتکیه مىدهم بر عصب باد
و هجاى حنجرهام را
بر سیمهاى افق مىآویزم.
با دردى کهنه
ادامه مىدهم
در موج و باد
مىگذرم از سنگ
از صدا
و در هالهاى مسموم
پوست خستهام را مىتکانم.
شاعر اجتماعى كسى است كه رشته روابط عميق اجتماعى را مىبيند، و مغز حوادث را مىگيرد، و خطوط اساسى سير اجتماعى را تعقيب مىكند، شاعرى كه با روح رابطههاى اجتماعى كارى نداشته باشد، بهناچار درباره عشقهاى فردى و چيزهاى سطحى شعر خواهد گفت، و چون رابطه عميق با پيرامونش ندارد، دير يا زود متوقّف شده و به انحطاط خواهد گرائيد.
ناموجود
مقایسهاز سنگ، از صدا
در خواب و رازتکیه مىدهم بر عصب باد
و هجاى حنجرهام را
بر سیمهاى افق مىآویزم.
با دردى کهنه
ادامه مىدهم
در موج و باد
مىگذرم از سنگ
از صدا
و در هالهاى مسموم
پوست خستهام را مىتکانم.
نوع جلد | |
---|---|
قطع | |
شابک | |
تعداد صفحات | |
موضوع | |
وزن | |
نويسنده/نويسندگان |
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!