سبد خرید

مجموعه اشعار نصرت رحمانی – پالتویی

ناشر : انتشارات نگاهدسته: , , ,
موجودی: 2 موجود در انبار

31.25 

این شعر نیست

 

این شعر نیست        آتش خاموش معبدیست

این شعر نیست    قصه احساس سنگ‌هاست

این شعر نیست        نقش سرابیست در کویر

این شعر نیست        زندگى گنگ رنگ‌هاست

 

گر شعر بود        بر لب خشکم نمى‌نشست

گر شعر بود               از دل سردم نمى‌رمید

گر شعر بود                درد مرا فاش مى‌نمود

گر شعر بود            تیغ به زخمم نمى‌کشید

 

این شعر نیست        لاشه مردیست پاى دار

این شعر نیست     خون شهیدیست روى راه

این شعر نیست     رنگ سیاهیست در سپید

این شعر نیست      رنگ سپیدیست در سیاه

 

 

گر شعر بود            مونس چنگ و رباب بود

گر شعر بود           از دل خود مى‌زدودمش

گر شعر بود             بر لب یاران سرود بود

گر شعر بود       نیمه شبى مى‌سرودمش

فروردین ۳۳ ــ تهران

2 عدد در انبار

تعداد:

به اشتراک گذاشتن

Email
مقایسه
شناسه محصول: EntNegh764 برچسب: ,

سرگذشت

 

دریغ و درد! زمان اسب بادپایى است

مرا به وادى حسرت، رساند و خویش گریخت

به این گناه که یک لحظه زندگى کردم

به چارمیخ تباهى، فلک مرا آویخت

 

فسانه بود سعادت، چو قصه سیمرغ

به هر دیار که رفتم از او نشانه نبود.

به پشت هر در بسته، سخن ز من مى‌رفت

ولى چو در بگشودم، کسى به خانه نبود!

 

فریب بود محبت، سراب بود امید!

درین سراب و فریب، آه… جان هدر کردم

شبى فسانه یک زن، شبى حکایت دوست

در این حکایت و افسانه هم ضرر کردم.

 

 

به خیره سد ره دشمنان شدم روزى

ز من چو آب گذشتند و سخت خندیدند

چه سود، پیکر من، پیکرى اثیرى بود!

که دوستان وفادار هم نمى‌دیدند!

مهر ــ  ۳۳

 

 

نوع جلد

قطع

شابک

تعداد صفحات

موضوع

,

وزن

نويسنده/نويسندگان

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...