آقای فطانت تا چند سال پیش، دو، سه سال مانده به بازنشستگی با رضایت قلبی به زندگی اش نگاه می کرد. او از زمان دانشجویی بی وقفه کار کرده و از کوران حوادث سر به سلامت به در برده بود. او با تاج الملوک ازدواج کرده و دارای پنج فرزند دختر و پسر موفق بود. فطانت استاد دانشگاه بود و دکترای ادبیات داشت. حتی وقتی همسرش به علت بیماری زمین گیر شد، توانست با مساله کنار بیاید. اما در این چند سال اخیر هروقت تصویر خود را در عکسی یا آینه ای می دید، به یاد «مسخ» فرانتس کافکا می افتاد، طوری که این موضوع کم کم به یک مشکل لاینحل بدل شد و دکتر فطانت نمی دانست با آن چه کار کند. در این کتاب داستان های دیگری با عنوان های درآمد، گناه و گریز، نفس نکشید! نفس بکشید!، عصرانه، احلام، و سلام به نگارش درآمده است
مشكل آقاي فطانت
ناشر : نشر آگهدسته: داستان و رمان, کتاب, نسخه چاپی
موجودی:
2 موجود در انبار
4.95 €
از شش داستان كوتاه كه نوشتههاي سال 1387 نويسنده را در بر ميگيرد و بهترتيب عبارتاند از: گناه و گريز؛ نفس نكشيد، نفس بكشيد؛ عصرانه؛ احلام؛ مشكل آقاي فطانت؛ سلام.
2 عدد در انبار
مقایسهنوع جلد | |
---|---|
قطع | |
شابک | |
تعداد صفحات | |
موضوع | |
وزن | |
نويسنده/نويسندگان |
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!