هرچه می گذرد بیشتر دوستش دارم. دلم برایش می سوزد. طفلک از بس آت و آشغال خورده این قدر کوچک مانده. از بس توسری خورده و مجبور شده سریع فرار کند این قدر فرز و تیز شده. اصلا آن چه در طول روز می خورد و جاهایی که پرسه می زند به من چه ربطی دارد! حالا اینجاست کنار من.مجموعه داستان هر از گاهی بنشین شامل ۱۷ داستان کوتاه …دلبستگی ساده.دست هایش چرتکه…..
هر از گاهی بنشین
ناشر : انتشارات مرواریددسته: داستان و رمان, کتاب, نسخه چاپی
موجودی:
2 موجود در انبار
4.95 €
مداد رنگیهای قدونیمقد را روی زمین میچینم. یاد روتختی چهلتکهای میافتم که هرگز دوخته نشد. دلم برای منیر تنگ میشود. باغ گلی میکشم. باغی پر از گلهای نرگس. خورشیدی زرد زرد آن بالا مینشانم. ابرهای تیره را رویش پهن میکنم. ساقهی گلها را سبز کمرنگ میکشم و درونشان را با رنگ آبی پر میکنم تا همه ببینند گل را آب باید داد. ریشهی گلها را مشخص و روشن تا پایین کاغذ ادامه میدهم. ریشهها میروند، میروند و پایین صفحه میرسند به دختری زیبا خفته در خاک. از دختر، تنها انبوهی از موهای سیاهش میکشم. حالا صفحهی سفید رنگارنگ شده. زرد، سبز، سیاه…
2 عدد در انبار
مقایسهشابک | |
---|---|
موضوع | |
نويسنده/نويسندگان | |
نوع جلد | |
تعداد صفحات |
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!