سبد خرید

همه گرفتارند

ناشر : نشر ثالثدسته: , ,
موجودی: 2 موجود در انبار

6.75 

آریان می نوشید، می رقصید، می خندید. پیراهن آبی، قلب آتشین. ازدواجی زیبا. نوشیدنی ها، رقص ها و درددل ها. برای جشن، قصری را اجاره کرده بودند. قصر نامیدنش که گزاف بود، بیش تر مزرعهٔ بزرگی بود با تالارهای فراخ و دیوارهای قطور و سقف های کوتاه. آریان خیلی نوشیده بود، خیلی رقصیده بود ولی بیش تر خندیده بود. هیچ کس موفق به تربیت او نشده و نتوانسته بود عادت های صحیح را به او یاد دهد. عادت های صحیح، عادت های کسالت بار هستند. آریان برای کسالت ساخته نشده بود. او دوست می داشت و می خواست. باقی چیزها اهمیت نداشت. زندگی کردن این قدر موجز است. چیزی را که دوست دارم به من بده. چیزی جز حقیقت را دوست ندارم. آن چه را که هستی به من بده، آنچه را که استادانت به تو آموخته اند رها کن، آنچه را که شایستهٔ انجام است فراموش کن. افسون آریان چنین بود: حضور در لحظه ای ناب و بی نقص، تازه، سهل و تسهیل کننده.

2 عدد در انبار

تعداد:

به اشتراک گذاشتن

Email
مقایسه
شناسه محصول: NashSal269 برچسب: ,

همه گرفتارند-  اسم من مانژ است . نه ماه دارم و به چیزی فکر میکنم که هنوز نمی توانم بیان کنم . وارد کله ام بشوید . مغزم مثل رومیزی نخی هشت لا تا خورده است . هشت لا یا شانزده لا . رومیزی را باز کنید و افکار نه ماهگی مرا ببینید. از یک طرف ، کفشدوزک ها مزه خوبی ندارند. از طرف دیگز ، خارها می سوزانند . آخر سر هم مادران پرواز می کنند . خلاصه ، همه چیز عادی است . در این جهان فقط چیزهای طبیعی وجود دارد . یا طور دیگری بگویم ،هر چند که فرقی هم نمی کند . در این عالم فقط معجزه وجود دارد- همه گرفتارند

قطع

شابک

تعداد صفحات

موضوع

,

مترجم

نويسنده/نويسندگان

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...