در اوایل دوران استعمار سیرالئون توسط انگلیسیها، اکثر میسیونرهای مذهبی و کارمندان سفیدپوست اداره مستعمرات بر اثر آب و هوای سالم این سرزمین و انواع بیماریهای استوایی تلف شدند. انگلیسیها در آن سالها کشور سیرالئون را به طعنه “قبر مرد سفید” یا “گورستان اهل فرنگ” مینامیدند. این کتاب پژوهش رندانهای است درباره سنت سحر و جادو در غرب آفریقا و برخورد و مقابله دو فرهنگ کاملاً متضاد در دوران “جنگ تمدنها” و در عین حال داستانی است مهیج که خواننده را تا صفحه آخر مسحور میکند. دولینگ متولد سال ١٩٥٥ در اوماها (ایالت نبراسکا) است که پس از تحصیلات دانشگاهی در رشته ادبیات انگلیسی مدتی به عنوان فیزیوتراپ در بیمارستان به کار پرداخت. جواد سیداشرف پیش از این کتابهای پرفروش “حشاشین”، “دختر مغول” و “مفتش و راهبه” را ترجمه کرده است.
گورستان اهل فرنگ
ناشر : انتشارات ققنوسدسته: داستان و رمان, کتاب, نسخه چاپیبقچه به وضوح خطرناک و تهدیدآمیز به نظر میرسید. به تخم سیاهرنگِ یک پرنده درنده و غولآسا میمانست که نسلش هزاران سال پیش منقرض شده است. به لوله سرخ رنگ دست مالید و متوجه شد که لوله به پارچههای عمق بقچه دوخته یا به طریق دیگری چسبانده شده است. بقچه را در جعبه ــ که آستری از روزنامههای مچاله شده داشت ــ انداخت و دستش را پاک کرد. بوی گندی از بقچه برمیخاست و راندال اصلاً مایل نبود لایههای پارچهای آن را که به وسیله قیر یا سریشم به هم چسبانده شده بود، باز کند. یکی از روزنامههای مچاله شده را باز و صاف کرد و متوجه شد که مربوط به روزنامه سیرالئون سنتینل در فریتاون است. میخواست جعبه و محتویاتش را به خوردِ خرس کاغذخوار بدهد، ولی بعد منصرف شد، جعبه را در کشوی میز کارش گذاشت و تصمیم گرفت در اولین فرصت به همسرش زنگ بزند و بپرسد آیا مایکل به او گفته که قرار است یک شیء هنری آفریقایی به خانه بفرستد یا نه. شاید این بقچه هم یک طبل یا جغجغه یا آت آشغالِ دیگری بود که مایکل میخواست آن را به کلکسیون آثار آفریقاییاش اضافه کند. ولی یک جای کار لنگ بود: آغای روندول؟ اگر فرستنده جعبه مایکل بود، این آدرس مسخره چه معنایی داشت؟
ناموجود
مقایسهنوع جلد | |
---|---|
قطع | |
شابک | |
تعداد صفحات | |
موضوع | |
مترجم | |
نويسنده/نويسندگان |
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!