داستان یوسفآباد، خیابان سی و سوم، از زبان 4 شخصیت اصلی کتاب به نامهای سامان، لیلا، حامد و ندا، روایت میشود. قهرمانهای داستان از طریق یک مغازه عکاسی به هم مرتبط میشوند و هرکدام یک فصل از کتاب را روایت میکنند. این شخصیتها هر کدام نماینده یک نسل هستند که احوالات و خاطرات آنها ارتباط تنگاتنگی با تهران دارد؛ بر همین اساس کتاب داستان یوسفآباد، خیابان سی و سوم را میتوان یک مردمنگاری شهری دانست.
سامان جوانی ساکن اکباتان، نفر هفدهم کنکور هنر و دانشجوی عکاسی است که به مد و پاساژگردی علاقه بسیاری دارد. لیلا جاهد زنی مطلقه از خیابان توانیر تهران است. او قبل از انقلاب چادری بوده و عشقی نافرجام را پشت سر گذاشته؛ حالا مانتوهایی به رنگ شاد میپوشد و بهنوعی او را باید نماد زنی آسیبپذیر دانست. حامد نجات جوان انقلابی دیروز است که سالها در نیویورک زندگی کرده و به ایران برگشته و اکنون عکاس و استاد زبان است. ندا نیز دختری جوان، ماجراجو و هیجان طلب است که در رشته عمران تحصیل میکند.