سبد خرید

0 out of 5

آخرش می‌آن سراغم

7.25 
نادر که رفت، ‌دوباره برگشتم و تو کوچه رو نگاه کردم. تا حالا تو عمرم اون‌جا رو به اون خلوتی نديده بودم. همه‌ش فکر می‌کردم الان يکی وايساده پشت يکی از اون درخت‌های کوفتی و داره منو سُک می‌زنه. يکی از اون چاقوهای دندونه‌دار هم دستشه. شايد هم اصلاً تا حالا گورشونو گم کرده بودن. يه لحظه به سرم زد...
0 out of 5

آخرین رویای فروغ

10.25 
گفت مرد تعریف می‌کند که یک سال پیش یک روز عصر با پسرش می‌آیند آن‌جا و توی ساحل می‌نشینند؛ شاید همان اطراف، نزدیک جایی که امیر و دوستانش نشسته بودند. آن ‌وقت مرد به سرش می‌زند که با پسرش بروند توی آب. لباس‌های‌شان را درمی‌آورند و می‌زنند به آب. همان‌طور که دست همدیگر را گرفته بودند، چند متری جلو می‌روند....
0 out of 5

از اعماق

4.95 
نمي‌خواهد به چشمانش نگاه كند، اما مادر دست زير چانه‌اش مي‌گيرد تا چشمان‌شان در يك سطح قرار گيرد. شيدا به سياهي چشمانش نگاه مي‌كند كه مثل باتلاقي از قيري چسبناك مي‌خواهند تمام توان او را توي خود بكشند. اگر چشم‌هايش نمي‌پريد شايد حتا غرق‌اش مي‌كردند، اما پلك‌هاي مادر مي‌پرند و او از كنارش مي‌گذرد. چند گام برداشته، ناگهان مي‌ايستد. دو...
0 out of 5

انگار گفته بودی لیلی

10.95 
شب برام قصه‌ی سیاوش را می‌گفتی و من خوابم می‌برد. اما قصه‌ی «لیلی» را نگفتی. قصه‌ی زندان را هم تعریف نکردی. می‌ترسیدی تحمل نکنم؟ از این یار هم‌بندت محمود هم چیزی نگفتی. تو نمی‌گفتـی یا من اجازه نمی‌دادم بگویی؟ مستانه می‌گفت آن‌قدر برای محمود از «لیلی» گفته بـودی که وقتی از زندان آزاد شده، پیش خانم‌جان برنگشته. یک‌راست رفته دنبال...
0 out of 5

باران بمبئی

12.25 
باران بمبئی چهارمین اثر داستانی پیام یزدانجو است. یزدانجو که سال‌هاست دغدغه‌های جدی در حوزه‌ی ساختار، روایت و بداعت داستانی دارد از نویسندگان تجربی ادبیاتِ ایران محسوب می‌شود. یزدانجو چندینبیشتر بخوانید
0 out of 5

پاییز فصل آخر سال است

11.95 
نمی خواهم برگردم اهواز. آدم که راه رفته را برنمی گردد. همان سه چهار روزی که آن جا بودم فهمیدم نمی توانم بمانم. اهواز گرم است. هرم گرما از زمین بلند می شود و روی سینه ی آدم هوار می شود. چه قدر عصر بروی جاده ی ساحلی و برگردی و بشود بیست دقیقه؟ چه قدر زیر باد کولر که...
0 out of 5

پسرکی با پیژامه‌ی راه‌راه

4.95 
برونو توضیح داد: «اشتباه که زیاد است. مثلا باید بدانی چیزی که کشف می کنی ارزش کشف دارد یا نه. بعضی چیزها جلوی چشمت هستند و تو متوجه نیستی ولی آن ها منتظرند تا کشف بشوند، مثلا قاره ی آمریکا. بعضی چیزها را هم بهتر است به حال خودشان بگذاری، مثلا موش مرده ای که پشت گنجه افتاده.»
0 out of 5

پي‌نوشت خاموشي

4.95 
محمد رحیم اخوت (زاده آذر ۱۳۲۴) نویسنده و منتقد معاصر ایرانی است.اخوت از جمله نویسندگانی است که خیلی دیر به فکر چاپ کتاب افتاد. از این قرار نخستین کتاب وی با عنوان تعلیق در سال ۱۳۷۸ منتشر شد. موفقیت عمده اخوت مدیون رمان نام‌ها و سایه‌ها است که پس از انتشار به مرحله نهایی تمام جوایز ادبی راه یافت و...
0 out of 5

ترکش لغزنده

4.95 
«ترکش لغزنده» رمانی از آیت دولتشاه، نویسنده معاصر ایرانی است. او کارشناسی ادبیات دراماتیک از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تهران دارد، دبیر «سلسه نشست‌های نقد کتاب»، مدیر مسئول «موسسهٔ فرهنگی هنری هفت اقلیم» و مدیر «جایزه ادبی هفت اقلیم» است. این جایزه یکی از معدود جایزه‌های ادبی مستقل ایران است که کماکان فعالیت می‌کند. «ترکش لغزنده» زندگی سه...
0 out of 5

تريو تهران

4.95 
"در انباري قفل نبود. چفت كشويي زنگ‌زده را كشيد و در را هل داد. بوي خاك و نفتالين و نم سرما زد تو دماغ‌اش. كليد برق را زد، لامپ سوخته بود. در را بازتر كرد تا روشنايي راهرو مكمل نوري شود كه از پنجره‌ي كوچك كف حياط به درون مي‌تابيد. لحظه‌اي هيبت پرده‌ي حصيري لوله‌شده‌اي كه به ديوار تكيه داده...
0 out of 5

تلخی

6.99 
اثری انتقادی اجتماعی و تاریخی
0 out of 5

چرکنویس

6.25 
فرزانه‌ که‌ پیش‌ از این‌ به‌ عنوان‌ یک‌ مترجم‌ زبده‌ در محافل‌ ادبی‌ شناخته‌ می‌شد، در این اثر با نگارش‌ یک‌ داستان‌ بلند خاطرات‌ یک‌ ارباب‌ و نوکر عاشق‌ سینما را روایت‌ کرده‌ است‌.
در حال بارگذاری ...