سبد خرید

0 out of 5

خاطرات پس از مرگ براس کوباس

21.25 
قسمت هایی از کتاب خاطرات پس از مرگ براس کوباس (لذت متن) به خودم گفتم مردک بیچاره دیوانه شده و می خواستم از دستش در بروم که مچ دستم را گرفت و خیره شد به انگشتر الماسی که به انگشت داشتم. حس کردم حرص و طمع دستش را به لرزه انداخته. گفت: «معرکه است». بعد افتاد به چرخ زدن به...
در حال بارگذاری ...