سبد خرید

0 out of 5

افق

4.95 
در ديفن‌باكستراسه جلو مي‌رفت. رگبار شروع شد، رگباري تابستاني كه با راه رفتن او و پناه گرفتنش زير درخت‌ها، كم و كمتر مي‌شد. مدت‌ها فكر كرده بود مارگارت مرده است. دليلي وجود ندارد، نه، دليلي وجود ندارد. حتا در سال تولد هر دو ما، وقتي اين شهر از بالا شبيه تل آوار بود، ياس‌ها ته باغ‌ها و بين ويرانه‌ها گل...
0 out of 5

برای اینکه در محله گم نشوی

4.55 
«برای اینکه در محله گم نشوی» تازه ترین رمان پاتریک مودیانو، نویسنده سرشناس فرانسوی است. مودیانو در این رمان نیز چون دیگر آثارش، ساده اما عمیق می نویسد، چنان عمیق که تا اعماق جان خواننده نفوذ می کند و متاثرش می سازد. آکادمی نوبل در سال 2014 با ستایش آثار پاتریک مودیانو او را شایسته مهم ترین جایزه ادبی جهان...
0 out of 5

پرسه‌های شبانه

5.55 
نیم قرن بعد، وقتی ردپای عمر روی غبار خاطره‌ها پیداست، دفترچه یادداشتی پیدا می‌کنید از روزهای گم شدۀ جوانی‌تان و کلمه به کلمه و خط به خط همۀ آنچه رابیشتر بخوانید
0 out of 5

تا در محله گم نشوی

5.95 
گاهی آدم می فهمد که دیگر حرف زدن درباره یک اپیزود از زندگی تان که یک خویش آن را از شما پنهان کرده، برایتان دیگر خیلی دیر است.
0 out of 5

تصادف شبانه

5.95 
بعضی شب ها از خودم می پرسیدم این جستجو چه مفهومی دارد؟ آغازگاهش چه بود؟ ساده لوحی بیش نبود؟ بسیار زود حتی شاید قبل از نوجوانی ام احساس می کردم از هیچ زاده شده ام.
0 out of 5

جوانی

4.55 
رمان جوانی یکی از آثاری است که در به شهرت رسیدن مودیانو نقش مهمی ایفا کرد. او این رمان را در سال ۱۹۸۱ نوشت و در آن روایتی نفس‌گیر از جوان‌هایی ساخت که در پرسه‌گردی‌های شبانه و روزانه‌شان در پاریس متوجه اتفاق‌هایی می‌شوند که باید پنهان باقی بماند. مودیانو را پسر مارسل پروست دانسته‌اند، چون زمان را با تنها یک...
0 out of 5

خاطرات خفته

4.55 
سه زن، سه خاطره، سه دوره از زندگی. پاتریک مودیانو در آخرین رمان خود باز به سراغ بازی فراموشی و یاد آوری می رود و هر بار یک زن منبعبیشتر بخوانید
0 out of 5

سیرکی که می‌گذرد

6.95 
قسمت هایی از کتاب سیرکی که می گذرد در میدان شاتله می خواست سوار مترو شود. درست زمان شلوغی مترو بود. نزدیک در خروجی واگن، چسبیده به هم ایستاده بودند. در هر ایستگاه مسافرانی تازه دوباره سوار می شدند. سرش را روی شانه ام گذاشت و با لبخندی گفت: هیچ کس تو این شلوغی نمی تواند پیدایمان کند.
0 out of 5

علف شبانه

5.55 
قسمت هایی از کتاب علف شبانه با این حال من خواب ندیده ام. هروقت یک بار در خیابان، انگار صدای کس دیگری را بشنوم، خودم را در حال گفتن این جمله می یابم. صدایی بی رمق. نام هایی به ذهنم می آیند، بعضی چهره ها، بعضی جزئیات. دیگر کسی نیست که با او درموردش حرف بزنم. هنوز باید دو یا...
0 out of 5

فراتر از فراموشی

4.95 
قسمت هایی از کتاب فراتر از فراموشی ما هیچ مزیتی نداشتیم، بجز قول مبهمی که جوانان برای کوتاه مدت به هر کسی می دهند، و هرگز برآورده نمی شود.
0 out of 5

گل‌های ویرانی

4.95 
قسمت هایی از کتاب گل های ویرانی یادم می آید پنج سال بعد از آن از پیگال تا شانزه لیزه را با اتومبیل رفتم. به خیابان کلیشی رفته بودم تا کلود برنارد را در کتابخانه اش ببینم. او می خواست من را به سینما ببرد تا فیلم لولا یا خداحافظ فیلیپین را ببینم که البته این فیلم ها برایم خاطره...
0 out of 5

ماه عسل

6.55 
قسمت هایی از کتاب ماه عسل مسیر یک زندگی روزی که به پایان می رسد، خودش را از تمام چیزهای بی فایده و تزئینی پاک می کند.
در حال بارگذاری ...