بیشتر بخوانید" /> بیشتر بخوانید"> بیشتر بخوانید">

سبد خرید

نمایش همه 3 نتیجه

0 out of 5

بداهه در لامینور

24.95 
دستش را گلوله برده. انگشتش پریده بود بالا و خون مثل فوارهٔ میدان مجسمه شتک می زد به صورتش. موج انفجار همان موقع گرفته بودش یا بعد، نمی دانست. چیزیبیشتر بخوانید
0 out of 5

مردن به روایت مرداد

5.55 
مرد لاغر همان‌جور که سیگارش لای لب‌هاش است شلیک می‌کند، دوتا، که هر دوتایشان می‌خورد به سینه‌ام و صداش از کـوه‌های دور به گوش می‌رسد، تنم ول می‌شود روی برف، برف‌هایی که آن‌قدرها که فکر می‌کردم سرد نبودند، بعد سیگارش را می‌تکاند روی زمیـن، خاکستـرش بین زمین و هـوا پخش می‌شود، محو می‌شود، یا من دیگر نمی‌بینم.
0 out of 5

هاسمیک

5.55 
از پشت پرده هاسمیک شبحی است بیش تر . شبحی بگی نگی قوزی که رخت ها را بین دوتا دست هایش گرفته و به دو طرف مخالف می چلاند. علی مرده وبیشتر بخوانید
در حال بارگذاری ...