سبد خرید

نشرچشمه از سال ۱۳۶۴ کتاب چاپ کرده است.
نشرچشمه را ناشری ادبی می‌دانند. تا امروز در این انتشاراتی بیش از ۷۰۰ عنوان کتاب منتشر شده که تقریباً ۳۰۰ عنوان آن در حوزه‌ی ادبیات بوده است. نام بسیاری از بزرگان معاصر ادب ایران در فهرست اهل‌قلم‌های نشرچشمه به چشم می‌خورد که به کار کردن با آن‌ها افتخار می‌کنیم؛ بزرگانی چون احمد شاملو، محمود دولت‌آبادی، فریدون مشیری، علی‌اشرف درویشیان، صادق هدایت، هوشنگ ابتهاج (سایه)، ایرج افشار، احمدرضا احمدی و…

نمایش 1–12 از 568 نتیجه

0 out of 5

4.55 
میگل دسروانتس در کتاب استاد شیشه‌ای داستان دو نجیب‌زاده را روایت می‌کند که در حال سیر و گشت در ساحل رود تورمس هستند و ناگهان چشمشان به پسرکی می‌افتد که با جامه‌ای روستایی زیر درخت خوابیده است. پس از آن‌که پسرک بیدار می‌شود از پسر می‌پرسند که از کجا می‌آید و چرا در چنین جای پرتی خوابیده است. اما پسرک...
0 out of 5

1984

19.55 
جامعه‌ای را تصور کنید که در آن هیچ قانونی وجود نداشته باشد، آن جامعه از نگاه شما چه شکلی است؟ اکنون جامعه‌ای را تصور کنید که در آن قوانین سخت و سنگینی وجود دارند، قوانینی که حتی فکر کردن شما را هم کنترل می‌کنند و شما را تبدیل به یک ماشین بی‌مغز می‌کنند، آن جامعه از نگاه شما چه شکلی...
0 out of 5

آب، آسمان

7.55 
آذردخت بهرامي، متولد 1345 داستان‌نويس و فيلمنامه‌نويس است. او كه از اولين اعضاي کارگاه گلشيري بود، از جمله نويسندگان این مجموعه است كه به طنز پرداخته. اين طنزپردازي حتي در ميان پاسخ‌هايي كه او به سوال‌هاي كافه كتاب امشب داده، ديده مي‌شود. او فيلمنامه چندين قسمت از سريال «شمس‌العماره» سامان مقدم را نوشته است. از جمله آثار داستاني او مي‌توان...
0 out of 5

آبی و صورتی

18.55 
ناهید طباطبایی (زادهٔ ۱۳۳۷ در تهران) نویسنده ایرانی است.طباطبایی کودکی و نوجوانی خود را در جنوب ایران گذرانید و دانش‌آموختهٔ رشتهٔ ادبیات دراماتیک و نمایشنامه‌نویسی است. او اغلب با نگاهی طنزگونه به زندگی دنیای زنان را بیان می‌کند. رمان چهل‌سالگی او توسط مصطفی رستگارپور به یک فیلمنامه سینمائی تبدیل شد و فیلم چهل سالگی توسط علیرضا رئیسیان ساخته شد.
0 out of 5

آتش

5.75 
قسمت هایی از کتاب آتش ای کرم پودر کارتیه، چاله چوله هام را بپوشان لطفا. ای خط لب ایوسن لورن، نشان شان بده تمام لب هام را، تمامش را . ای کوکوشانل، ای کوکوشانل، ای کوکوشانل، که من را میبری به باغ های پر از شیرینی و پر از خنکی، از خنگی باغ هات پرم کن. خواهش میکنم، تمنا میکنم،...
0 out of 5

آخرش می‌آن سراغم

7.25 
نادر که رفت، ‌دوباره برگشتم و تو کوچه رو نگاه کردم. تا حالا تو عمرم اون‌جا رو به اون خلوتی نديده بودم. همه‌ش فکر می‌کردم الان يکی وايساده پشت يکی از اون درخت‌های کوفتی و داره منو سُک می‌زنه. يکی از اون چاقوهای دندونه‌دار هم دستشه. شايد هم اصلاً تا حالا گورشونو گم کرده بودن. يه لحظه به سرم زد...
0 out of 5

آخرین روز یک محکوم

9.55 
«ویکتور هوگو» روزی در خیابان جمعیتی را می‌بیند که برای تماشای مراسم اعدام یک محکوم به مرگ تجمع کرده بودند. هوگو از فکر این که گردن انسانی را در ملأعام با گیوتین بزنند و جماعتی هم جمع شوند و چنین منظره‌ی هولناکی را باهیجان تماشا کنند، به خود لرزید. این اولین باری نبود که این نویسنده و اندیشمند بزرگ شاهد...
0 out of 5

آخرین رویای فروغ

10.25 
گفت مرد تعریف می‌کند که یک سال پیش یک روز عصر با پسرش می‌آیند آن‌جا و توی ساحل می‌نشینند؛ شاید همان اطراف، نزدیک جایی که امیر و دوستانش نشسته بودند. آن ‌وقت مرد به سرش می‌زند که با پسرش بروند توی آب. لباس‌های‌شان را درمی‌آورند و می‌زنند به آب. همان‌طور که دست همدیگر را گرفته بودند، چند متری جلو می‌روند....
0 out of 5

آخرین غروب‌های زمین

6.55 
هيچ نشانه‌اي از پدرش نمي‌بيند و لحظه‌اي او را تصور مي‌کند که در آب غوطه‌ور است، يا بدتر از آن، مثل سنگي غرق مي‌شود، با چشماني باز، در گودالي عميق که بر فراز آن بر سطح آب، در قايقي که چون گهواره‌اي تکان مي‌خورد، پسرش دست از خنديدن برداشته و کم‌کم نگران شده است. آن وقت B سر جايش مي‌نشيند،...
0 out of 5

آخرین قارون

6.55 
در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «عکس مامان از روی دیوار افتاد و گاوصندوق کوچک پشتش را آشکار کرد-من و رزماری همدیگر را بغل کردیم و جیغ‌زنان در طول اتاق به رقص عجیبی درآمدیم. ژاک یا غش کرد یا غیب شد و پدرم هم چسبیده بود به میزش و مدام داد می‌زد "حالت خوب است؟" آن طرف پنجره صدای خواننده...
0 out of 5

آداب دنیا

10.75 
يعقوب يادعلی متولد سال 1349 است و چند سالی ا‌ست که در امريکا زندگی می‌کند. او در آدابِ دنيا نشان می‌دهد که بعدِ ده سال سکوت چه بازگشتِ باشکوهی دارد.
0 out of 5

آدم‌خواران

7.55 
در نیمهٔ دوم قرن نوزدهم، فرانسه همچون پادشاهش، ناپلئون سوم، بیمار و بی‌رمق و ناچار جنگ‌گریز بود، اما همسایهٔ شرقی‌اش پروس، به رهبریِ بیسمارک، مست از پیروزی و اتحاد، سودای گسترش و یکپارچگیِ سرزمین‌های فتح‌شده را در سر داشت. سرانجام فاجعه رخ داد و دو کشور رودرروی هم قرار گرفتند و نبردِ نابرابر به سرنگونیِ پادشاهی در فرانسه و برآمدن...
در حال بارگذاری ...