دریا
یه کابوس دزدیده از من تورو
مث سرقت باده از روسریت
توو ساحل کنارش قدم می زنی
هوای من افتاده از روسریت
کمک کن که آتیش روشن کنین
لب ساحل و چایی و هیزمو…
تا هیشکی ندیده هنوز وقت هست
واسه اینکه بازم ببوسین همو
یه شب توو همین ساحل لعنتی
خدا عشقو دست من و تو سپرد
چه آتیشی سوزوندیم اون شب ولی
یه لحظه روی دستای موج مرد…
یه ساعت شنی که پر از ساحله
توو دستم به فکر سقوطه فقط
میگم راهی غیر از خیانت نبود!؟
جواب تو اما سکوته فقط
نمیگم که مجنون شبیه منه!
ولی عشق لیلی شبیه تو بود
میگم چی شد عاشق شدی بعد من!؟
میگی آخه خیلی شبیه تو بود…!