شعلههاى آتشرو به خاموشى مىرفت. باد سرد بهارى شعلههاى ضعيف آتش را به بازى گرفته بود. سوزش سرما بيشتر از شبهاى ديگر بود. پايين تپههاى گوسفندها و گاوها بىتابى مىكردند. صداى جيغ و داد زنها كه سعى مىكردند بچهها را بخوابانند هياهويى بپا كرده بودند. نسيم سردى روى تنهاى خسته و كوفته، پا كشان و خرامان مىگذشت. خواب و
خستگى انسان را بىطاقت مىكرد. حرارت مطبوع و دلپذير آتش و بوى كشتزارهاى سرسبز همراه با بوى گلهاى بهارى سكرآور و گيجكننده بود. سگها آرام و غمگين، زوزه مىكشيدند و گرگهاى وحشى در اطراف تپهها، گوش بهزنگ خوابيدن سگها و خاموش شدن آتشها بودند. دوازده نفر از جوانهاى روستا مواظب گلههاى گوسفند بودند.
قصههاى جنوبى
ناشر : انتشارات نگاهدسته: داستان و رمان, کتاب, نسخه چاپی
موجودی:
موجود نیست
4.55 €
ناموجود
مقایسهنوع جلد | |
---|---|
قطع | |
شابک | |
تعداد صفحات | |
موضوع | |
وزن | |
نويسنده/نويسندگان |
برای فرستادن دیدگاه، باید وارد شده باشید.
پرسش و پاسخ از مشتریان
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.