سبد خرید

یک جای امن

ناشر : نشر مرکزدسته: , ,
موجودی: موجود نیست

4.95 

برنده‌ی پنجمین دوره‌ی جایزه‌ی بنیاد هوشنگ گلشیری برای تک داستان برگزیده1384

ناموجود

به اشتراک گذاشتن

Email
مقایسه
شناسه محصول: NashMark115 برچسب: ,

از آنجایی که ایستاده بودم، چیزی نزدیک به پانصد تا کله‎ی تراشیده و نتراشیده دیدم که داشتند سرک می‎کشیدند. فوری خودم را پس کشیدم. کافی بود یکی‎شان ما را ببیند و قیامتی بشود. آن وقت بود که دیگر هیچ‎کس حریفشان نبود. باورم نمی‎شد. این بچه‎ها از صبح پشت در بسته ایستاده بودند. حالا که این تو بودم، انگار با آن‎ها فرق داشتم. انگار مال یک جای دیگر بودم. جایی که هیچ دخلی به خاتون‎آباد نداشت. ما سه نفر بودیم این طرف، در برابر هزار نفر آن طرف. خلاصه حال خوبی بود. آن قدر خوب که نفهمیدم آن ساعت‎ها چه طور گذشتند. آن قدر ایستادیم و نگاه کردیم تا آفتاب رفت. این را از حرف‎هاشان فهمیدم، وگرنه من حتا نفهمیدم آفتاب رفت.

نوع جلد

قطع

شابک

تعداد صفحات

موضوع

,

وزن

نويسنده/نويسندگان

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...