بیشتر بخوانید" /> بیشتر بخوانید"> بیشتر بخوانید">

سبد خرید

در انتظار ترس

ناشر : انتشارات نگاهدسته: , ,
موجودی: 2 موجود در انبار

12.55 

2 عدد در انبار

تعداد:

به اشتراک گذاشتن

Email
مقایسه
شناسه محصول: EntNegh366 برچسب: ,

ژاك دريدا[1]  براى كتابى كه درباره‌ى اجتناب و احتراز از مقدمه نوشته

– در متن آن عليه مقدمه در مفهوم عام چندان پيش مى‌رود كه اصل و اساس آن را از پايه بر خطا دانسته و حتى اساسآ نامفهوم و نارساخواند – مقدمه‌اى به واقع بلندبالا نگاشته است! بى‌هيچ تعارفى نظر نگارنده نيز پيرامون مقدمه عين به عين و پهلو به پهلوى نظر دريدا مى‌زند، و جالب اين كه به رغم اين همين نوشتار نيز در اصل چيزى نيست جز يك مقدمه! شايد در برابر تأليفى بودن، تحقيقى بودن اين نوشته و در برابر تجويزى بودن، توصيفى بودن آن از سويى و تأكيد به حق ناشر محترم بر لزوم معرفى نويسنده‌ى اين كتاب در ناشناس بودنش در اين مرز و بوم هم از سوى ديگر، به ظاهر توجيه خوبى براى برون رفت از اين تناقض آشكار باشد، اما، قطع يقين توضيح به جايى نيست. به هر حال، آن چه در پى مى‌آيد نوشتارى است در حكم يك «مقدمه» از قلم قاصر نگارنده براى

اين كتاب اُغوز آتاى و ديگر كتاب‌هاى او. باشد كه قدرى هم كه شده، مفيد افتد.

بى هيچ بحثى اُغوز آتاى نخستين نويسنده‌ى ترك است كه از حدود و صغور ادبيات سنتى اين ديار پيش‌تر رفته و به تجربه و به تحقيق نوع يا حتى انواع جديد ادبى را در آثار خود به كار گرفته است. چنان كه از اين ديد به حق مى‌توان او را نويسنده‌ى نخستين‌ها ناميد: «او، به مفهوم مدرن آن نخستين فرماليست[1]  ترك، و به مفهوم رمانتيك[2]  آن نخستين فردگراى

ترك است. (Nurdan, 1995 : 46)» در جهت درك دقيق نقش و جايگاه اين نويسنده در شكل‌گيرى و شكوفايى ادبيات معاصر ترك به نظر مى‌رسد لازم است نخست وضعيت ادبيات در مفهوم عام آن و رمان در مفهوم خاصش در دوره‌ى او – و حتى كمى پيش و پس از او – نگاهى كلى بياندازيم.

ادبيات و به تبع آن رمان در قرن نوزدهم ذيل عنوان واقع‌گرايى[3] ،

حيات و هستى را با ديدى پوزيتيويستى[4]  – ماترياليستى[5]  مطمح نظر قرار

مى‌داد. اين نگاهِ خوش بينانه‌ى مسلم و مطمئن به واقعيت و به تبع آن باور به وجود جهانى متشكل از پديده‌هاى همسان يا حتى يكسان براى تمامى ابنا بشر، اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم در حيطه‌ى ادبيات مقام و موقعيتى يافته بود كه گذر از آن به واقع دشوار مى‌نمود. و از اين راه، همه‌ى هم و غم نويسندگانى چون مارسل پروست[6] ، جيمز جويس[7]  و

جوزف كنراد[8]  صرف اين شد كه به همگان نشان دهند بيرون از منظر

سنتى و كلاسيك نيز مى‌توان رمان‌هايى نوشته يا براساس مفهوم عام آن به ادبيات پرداخت. اين افراد كه خود را جهت منفك كردن از وضع موجود كه مدرن خوانده شده اما در اصل نسبت به وضعيت كلى دوره‌ى مدنظر بسيار سنتى مى‌نمود، نه «مدرن[9] » بلكه «مدرنيست[10] » مى‌خواندند،

بسترى را هموار كردند كه اندكى بعد از آنان، حوالى 1920، از نويسندگانى چون فرانتس كافكا[11] ، ويرجينيا وولف[12] ، ويليام فالكنر[13]  و

برخى ديگر به نام و نشان «رمان نو[14] » نوع يا نحوه‌ى نوينى از رمان را بر تار

و پود آن بر پا كنند. البته اين جنبش نو تا پس از جنگ دوم هنوز هم در استيلاى نگاه سنتى موجود بود تا اين كه نخست در فرانسه و پس از آن در امريكا، انگلستان و آلمان حركت جديدى مستقل از اين هر دو آغاز شد. حركتى كه نخست “Metafiction” پس از آن “Surfiction” و در نهايت “Postmodern” نام گرفت. اين حركت نو به همان اندازه كه اصول و اساس زيباشناسى رمان‌هاى واقع گراى مدرن را قبول نداشت، اصول و اساس زيباشناسى رمان‌هاى به اصطلاح نو را نيز بر نمى‌تافت. از ديد قائلين به اين حركت كاركرد نهايى رمان نه آن گونه كه واقع‌گرايان مدرن اعتقاد داشتند ارايه ديدگاه كلى پيرامون هستى و حيات جامعه‌ى انسانى و از اين طريق پرداختن به واقعيت موجود بود نه آن گونه كه مدرنيست‌ها باور داشتند سامان بخشيدن به حقيقتى كه اكنون در واقع در كار نبوده اما از توان واقعيت يافتن برخوردار بود. نويسندگان پست مدرن اصل و اساس رمان را همانا امرى ذاتآ تخيلى – در برابر واقعى – مى‌پنداشتند و از اين جهت با واقعيت موجود به طعن و كنايه برخورد كرده و گاه حتى اساس آن را تحقير و
تمسخر مى‌كردند. با اين توصيف آثار اُغوز آتاى را بى‌هيچ شائبه‌اى مى‌توان نخستين آثار پست مدرن ادبيات ترك خواند، آثارى كه به طور هم زمان از حكايت در وجه شرقى آن به همان اندازه بهره مى‌برند كه از روايت در مفهوم غربى آن، البته در فضايى به دور از واقعيت و كاملا تخيلى. خود آتاى در دفترچه‌هاى خاطرات[15]  خود پيرامون اين تقابل واقعيت و خيال مى‌نويسد :

«دشوارترين مشكل ادبيات گذار از اين دروغ‌هايى است كه مزين و ملون به نام واقعيت و حقيقت به مخاطب ارايه مى‌گردند. از ديد من اين كار پيش از هر چيزى از ادب و فرهيختگى به دور است، از تعهد اخلاقى به دور است، از …، اين گونه در سطح، به هيجان و غليان رسيدن نه به ادبيات ارتباطى دارد نه به هنر در مفهوم عام آن. 224) : 2002 (Atay,» و بايد افزود او با اين ديدگاه به نحوى از فردگرايى تخيلى روى آورد كه در واقع در پى عصيان عليه بورژوازى موجود بود. شخصيت‌هاى آثار او براى گريز از اين بورژوازى بر خلاف ديدگاه رايج دوره‌ى او، به دنياى درون خود پناه مى‌برند كه در پايه و اساس بر تخيل در مفهوم خاص ادبى آن استوار است چرا كه از ديد آنان «واقعيت» يا حتى «حقيقت» خود ساخته و پرداخته‌ى همين بورژوازى است و بس. به ديگر سخن، اين افراد نه به واقعيت موجود تن در مى‌دهند و نه از سر عناد به مقابله با آن مى‌پردازند، بلكه، به دنياى تخيلى خود روى آورده و دنياى متشكل از اين واقعيت‌ها را اساسآ به رسميت نمى‌شناسند. بر اين اساس، اُغوز آتاى نيز پا به پاى ديگر رمان‌نويسان پست مدرن نه به‌سان قائلين به رمان‌هاى مدرن به واقعيت موجود مى‌پردازد نه به سان قائلين به رمان‌هاى نو به واقعيت ممكن يا محتمل، بلكه، آن چه كه او بدان مى‌پردازد به دنيايى تعلق دارد تمام خيالى.

كوتاه سخن اين كه، پيرنگ اغلب آثار آتاى به عصيان فرد در برابر جامعه مى‌پردازد، اما، اين عصيان نه به مفهوم متعارف و معمول آن به
صورت عينى در دنياى بيرونى بلكه به صورت ذهنى در دنياى درونى شخصيت‌هاى اين آثار سامان مى‌يابد. شايان ذكر است كه برخى از فنون و تكنيك‌هاى رمان يا اساسآ ادبيات پست مدرن در اين مهم به كار آتاى مى‌آيد كه او نيز از همين راه از اين فنون و تكنيك‌ها به بهترين نحو ممكن بهره مى‌برد.

نخستين فن يا تكنيك از اين دست همان است كه در اصطلاح روش يا شيوه‌ى «سيال ذهن[16] » خطاب مى‌شود. اين روش يا شيوه همانا بر گذر از

آن چه فرد در ضمير ناخودآگاه خود در زندگى واقعى احساس مى‌كند به آن چه كه فرد از قِبَل اين در ضمير ناخودآگاه خود در حال ادراك آن است، تعين مى‌يابد و عكس اين. و بر اين اساس نياز به توضيح ندارد كه مقوله‌هايى چون «زمان» و «مكان» در اين منظر اساسآ محلى از اعراب ندارند. اين روش يا شيوه كه در ادبيات غرب نخستين بار از طرف جيمز جويس به كار گرفته شد، در ادبيات ترك براى نخستين بار در آثار اُغوز آتاى به كار رفت: «در اين فن ادبى كه براى نخستين بار در تاريخ ادبيات ترك از طرف اُغوز آتاى به كار گرفته شده است، عصيان عليه جامعه‌ى موجود در ذهن يك فرد اغلب روشنفكر بى‌هيچ واسطه‌اى و به مستقيم‌ترين شكل ممكن از طريق احساسات، عواطف، ايده‌ها، انديشه‌ها و حتى آلام و آمال درونى به مخاطب منتقل مى‌گردد. 88) : 1989 (Yildiz,»

فن يا تكنيك ديگرى كه در تمام آثار آتاى در همان نگاه نخست به چشم مى‌خورد همان است كه در اصطلاح «درون گويه» خطاب مى‌شود. همان‌طور كه پيش‌تر نيز اشاره شد، آتاى براى نمايش عصيان فرد در برابر جامعه، و همچنين چالش‌هاى فكرى يا عاطفى درونى فرد، به مخاطبان خود، از اين فن يا تكنيك بسيار به‌جا و به وفور بهره مى‌برد. چنان كه در
آثار او درون گويه‌ها از چنان صلابت و قوامى برخوردارند كه ديگر از شكل متعارف و معمولش خارج شده و از خودگويه‌هاى بلند گرفته تا گفت‌وگوهاى ميان فرد و خود او پيش مى‌رود. به ديگر سخن، در آثار آتاى گفت‌وگوى فرد انسانى با خويشتنِ خويش نه چون آثار ادبى مدرن، انجام كار بلكه چون آثار ادبى پست مدرن، آغاز كار است، و گاه از همين راه با صحنه‌هايى از آثار او مواجه مى‌شويم كه خودهاى متفاوت يك فرد واحد به سان صحنه‌اى پر ازدحام از يك نمايش‌نامه‌ى شلوغ با همديگر به مناظره و حتى مباحثه مى‌پردازند. در واقع در اغلب آثار آتاى مى‌توان مخاطب را نه خواننده‌ى يك رمان بلكه بيننده‌ى يك نمايش محسوب كرد كه ميان «من»هاى متفاوت شخصيت‌هاى آثار او در حال اجراست و جالب اين كه در برخى از صحنه‌هاى اين نمايش با بهره‌مندى از فن يا تكنيك «فاصله‌گذارى[17] » به مفهوم برشتى[18]  آن، يك يا حتى چند تن از

بازيگران اين نمايش يا همان من‌هاى متفاوت شخصيت‌هاى آثار آتاى، با مخاطبان نيز وارد گفت و گو مى‌شوند. بهترين نمونه از اين دست، صحنه‌اى از رمان بازى‌هاى خطرناك است كه شخصيت محورى آن، حكمت[19] ، ضمن مباحثه‌اى كه ميان هفت خودِ متفاوت او به كار است، رو

به مخاطب كرده و مى‌گويد: «نمى‌فهمين، نه؟ نه، نمى‌فهمين. اين يه بازىِ جديده، يه …، من چه جورى مى‌تونم از اين بازى جديد با شماها كه هنوز تا مغز استخوون درگير بازى‌هاى سنتى قديمى هستين از اين بازى‌ها …، بازى‌هاى خطرناك بگم؟!» بديهى است كه اساس اين امر از سويى در فلسفه‌ى ايده‌آليستى[20]  آلمان ريشه دارد و از سوى ديگر در روان‌كاوى

فرويدى[21]  كه هر دو از اصول بنيادين ادبيات پست مدرن محسوب

مى‌شوند، اما از آن‌جا كه موضوع اين نوشتار خود اُغوز آتاى و آثار او به شكل خاص آن است نه اساس و اصول مكتب پست مدرن در مفهوم عام آن، اين‌جا به همين بسنده كرده و تحقيق بيشتر در اين زمينه را به مجال و مقالى ديگر مى‌گذاريم.

[1] . Formalist

[2] . Romantic

[3] . Rإalisme

[4] . Positivist

[5] . Materialist

[6] . Marcel Proust  (1922-1871)، نويسنده و منتقد فرانسوى.

[7] . James Joyce (1941-1882)، نويسنده و شاعر ايرلندى.

[8] . Joseph Conrad (1924-1857)، نويسنده لهستانى.

[9] . Modern

[10] . Modernist

[11] . Franz Kafka (1924-1883)، نويسنده‌ى مجار.

[12] . Virginia Woolf ( 1941-1882)، نويسنده‌ى انگليسى.

[13] . William Faulkner (1962-1897)، نويسنده‌ى آمريكايى و برنده‌ى جايزه نوبل ادبيات.

[14] . Nouveau roman

[15] . Gدnlدk

[16] . Courant de conscience

[17] . Effet de distanciation

[18] . Bertolt Brecht (1965-1898)، نمايشنامه‌نويس، كارگردان تئاتر و شاعر آلمانى.

[19] . Hikmet

[20] . Idإalist

[21] . Sigmund Freud (1939-1856) ، روانكاو اتريشى.

[1] . Jacques Derrida (2004-1930) ، فيلسوف فرانسوى.

نوع جلد

قطع

شابک

تعداد صفحات

موضوع

مترجم

وزن

نويسنده/نويسندگان

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “در انتظار ترس”

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...