سبد خرید

وقتی فاخته می‌خواند

ناشر : نشر چشمهدسته: , ,
موجودی: موجود نیست

4.95 

چی کار می کنی تو؟ زن از پشت توری صداش می زد. دختر طناب را از روی زمین برداشت رو به ایوان شروع کرد به طناب زدن.نگاهش کرد تا از پله ها رفت بالا. صدای سوت کش دار قطار گوش هاش را پر کرد.برگشت.قطاری با واگن های پر از گوگرد زرئ توی ایستگاه ایستاد.راه افتاد طرفش.یک،دو،…پنج،شش،..واگن ها شمرد و از روی سکوی سیمانی برگشت.دختر نبودش.از سکو پرید پایین. با حسرت سری تکان داد و پشت داد به تنه ی چنار.پاها را دراز کرد و روی هم انداخت.کلاغی روی چنار روبه رویش به شاخه ای نوک می زد.برگی از شاخه جدا شد و چرخ زنان آرام آرام آمد پایین.

ناموجود

به اشتراک گذاشتن

Email
مقایسه
شناسه محصول: NashChe540 برچسب: ,

در دوران اشغال ایران توسط متفقین، «خسرو»، که احساس کرده سربازی هندی به نامزدش، رعنا، نظر سوء دارد، وی را از پای درآورده و می‌گریزد. اما کشته شدن یکی از افراد ارتش اشغالگر، موضوعی نیست که شهربانی از کنار آن به سادگی بگذرد. ماموران با بررسی پرونده تمامی اشخاصی را که مورد سوءظن قرار دارند، آنها را تحت فشار قرار داده و از همه بیش‌تر به «جمعه» صاحب کافه‌ای،که قتل در نزدیکی آن اتفاق افتاده، فشار وارد می‌کنند. آنها حتی رعنا را نیز بازداشت کرده و به بازجویی از وی می‌پردازند. با وجودی که بیش‌تر مظنونین، از حقیقت ماجرا مطلع هستند، همگی مهر سکوت بر دهان زده و از همه‌چیز اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند. اما هنگامی که جمعه زیر فشار بسیار قرار گرفته و بازداشت می‌شود، سرانجام به حرف آمده و محل اختفای دوست دیرین خویش را به ماموران معرفی می‌کند.

نوع جلد

قطع

شابک

تعداد صفحات

موضوع

,

وزن

نويسنده/نويسندگان

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...